قوی هیکل

معنی کلمه قوی هیکل در فرهنگ عمید

قوی جثه، تنومند.

معنی کلمه قوی هیکل در فرهنگ فارسی

(صفت ) تناور جسیم قوی جثه : در آخر یکی مادیان بد سمند قوی هیکل و تند و بالا بلند .

جملاتی از کاربرد کلمه قوی هیکل

در سال ۱۸۸۹ به لندن رفت، جایی که روی صحنه با مردان قوی هیکل مبارزه می‌کرد و بسیار سریع همه را شکست می‌داد. در لندن بود که به شهرت رسید و از زور و توان او استقبال شد. انگیزهٔ زیادی که وی بدست آورده بود باعث شد که وی به یک ستاره ورزشی تبدیل شود. خیلی سریع پیشنهادهای زیادی از سراسر بریتانیا برای اجرای نمایش دریافت کرد. وی به مدت چهار سال فنون خود را بهبود بخشید.
پس آن حمال را پیش او بردند. چون بدیدش مردی شگرف و قوی هیکل و جفتی کفش در پای کرده که هر پای منی و نیم بود به سنگ.
این دو دندان در سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ پس از بازگشت به محل به امید یافتن بقایای بیشتر، کشف شدند. درشت نی در اصل حدود ۴۰ سانتی‌متر (۱ فوت ۴ اینچ) طول داشت و از مردهای قوی هیکل با قد ۱۷۷ تا ۱۸۲ سانتی‌متر (۵ فوت ۱۰ اینچ - ۶ فوت اینچ) است. دندان‌های پیش نیز تقریباً یک متر از هم فاصله داشتند و گمان می‌رود که متعلق به همان فرد بالغ باشند. استحکام ساختاری استثنایی بدنی فرد، سازگاری جثه را با سرما، با نسبت‌هایی مشابه با نئاندرتال‌ها نشان می‌دهد.
مانند غریبی است قوی هیکل و اعور کز یاد وطن‌گریان برسان سحاب است
قضا را کرگسی بود اندران کوه قوی هیکل بسان ابر اندوه
مقیم طارم هفتم معمری دیدم رفیع قدر و قوی هیکل و بلند غطا