معنی کلمه قوم تالش در دانشنامه اسلامی
در اسناد و منابع پیش از اسلام کلمۀ تالش دیده نشده است. برخی از پژوهشگران، تالش را با قوم «کادوس» که از آن بارها در منابع یونان و روم باستان یاد شده است، یکی می دانند. در منابع سده های نخست هجری از این قوم با نام «طیلسان» یاد کرده اند. یاقوت ذیل مادۀ طیلسان، به نقل از اصمعی می گوید که طیلسان با تالشان یکی است. واژۀ طیلسان ظاهراً از اواسط سدۀ ۷ق متروک، و به جای آن کلمۀ «تالش» تدریجاً وارد منابع تاریخی و جغرافیایی ایران شد.
پیشینه تاریخی
از کادوسان در زمرۀ اقوام ساکن در نجد ایران، پیش از ورود آریایی ها به این سرزمین یاد کرده اند. به گفتۀ دیاکونف کادوسیان قبیله ای مهم و مستقل بودند که در کوه های جنوبی رود ارس زندگی می کردند. با توجه به برخی روایات، ظاهراً این قبیله در اتحادیه ای که به تشکیل دولت ماد انجامید، عضویت داشته اند که در اواخر دورۀ مادی از مادها جدا شده اند. کادوسیان در سدۀ ۶ق م به اطاعت از کورش درآمدند. به روایتی دیگر قوم سلحشور و کوه نشین کادوس نه تنها در زمان مادها در استقلال به سر می برد، بلکه تبعیت هخامنشیان را نیز نپذیرفت. کادوسیان تا زمان سلطنت شاپور اول (۲۴۰م) از استقلال کامل برخوردار بودند. در اوایل اسلام سرزمین تالشان (طیلسان) هم زمان با دیار دیلم و بَبَر، یک بار به وسیلۀ براء بن عازب و بار دیگر به وسیلۀ ولید بن عُقبة بن اَبی مُعَیط گشوده شد. از سکوت منابع تاریخی دربارۀ قوم تالش تا دورۀ ایلخانان مغول می توان دریافت که این قوم در رویدادهای مهم آن دوران حضور چندانی نداشته است. در دورۀ مغول، تالشان به لحاظ حفظ اقتدار سنتی خود یاغی به شمار می آمدند و گویا به امر اولجایتو (۶۸۰ – ۷۱۶ق) سرکوب و تاراج شدند. پس از مرگ تیمور (۸۰۷ق/۱۴۰۴م) و بروز آثار ضعف در دولت گورکانی، تالشان بر جانشینان وی یاغی شده اند. با این همه، گویا تیموریان با قوم تالش رابطه ای همراه با مدارا داشته اند؛ چنان که به نوشتۀ حافظ ابرو بزرگان تالش در ۸۲۴ق/۱۴۲۱م به ملاقات شاهرخ تیموری در قره باغ رفته اند. تالشان تا اواخر دورۀ تیموری نزدیک ترین روابط را با خانقاه شیخ صفی داشته اند. تاریخ عالم آرای امینی گواهی می دهد که پشتیبانان اصلی شیخ صفی (د ۷۳۵ق/۱۳۳۵م) دو گروه بودند: یکی امرای ولایات تالش و دیگر اکابر آسیای صغیر. همین دو گروه بودند که از فرزند او، شیخ صدرالدین به صورت گسترده حمایت کردند. در لشکرکشی شیخ حیدر به داغستان، بخش مهمی از لشکریان وی را تالشان تشکیل می دادند. پس از مرگ شیخ حیدر سرپرستی فرزند وی، اسماعیل، برعهدۀ تالشان بود و گروه اندکی از صوفیان از جمله دده بیگ و خادم بیگ تالش در آن امر نقش اصلی داشتند. در زمان افشاریان، قوم تالش در آغاز از آن دولت تبعیت می کرد و ۵۰۰ تن از فرزندان اعیان تالش داوطلبانه مأمور خدمت در اردوی نادر بودند، اما فشارهای مالیاتی و سیاسی بر تالشان در ۱۱۵۷ق/۱۷۴۴م آن ها را به قیام گسترده ای برای براندازی نادرشاه برمی انگیزاند. در دورۀ زندیان و اوایل قاجاریان، قوم تالش در ۳ حاکم نشین لنکران و گسکر و فومن تمرکز یافته بودند. در جنگ های روسیه با ایران و پس از عقد قرارداد ترکمان چای (۲۱ فوریۀ ۱۸۲۸) نیمۀ شمالی سرزمین قومی تالش به مرکزیت لنکران تا رودخانۀ آستارا به تصرف روسیه درآمد و نیمۀ جنوبی آن به صورت دو حاکم نشین با نام های خمسۀ توالش و فومنات همچنان در قلمرو حکومت ایران باقی ماند. ولایت تالش نشین فومنات از آغاز سدۀ ۲۰م تالشستان نیز خوانده شده است.
سرزمین قوم تالش
منطقۀ قومی تالش از حدود شهرستان رودبار گیلان آغاز می شود و سراسر آبریز شرقی البرز شمالی، جبال تالش و جلگه های ساحلی آن از کپورچال بندر انزلی تا مغان شرقی و شهرستان سالیان، در خاک جمهوری آذربایجان را دربر می گیرد. مارسل بازن با ترسیم نقشه هایی، حدود این منطقه را مشخص کرده است. این منطقه به ۳ حوزه تقسیم می شود:۱. حوزۀ شمالی شهرستان های آستارا، لنکران، لریک، ماساللی، بیله سوار، یاردیملی و جلیل آباد، منطبق است با دیاری که زمانی گشتاسفی خوانده می شد ۲. حوزۀ میانی شامل شهرستان های آستارا، تالش، رضوان شهر و ماسال؛۳. حوزۀ جنوبی شامل شهرستان های فومن و شفت است که حدود آن از شاندرمن تا چنار رودخان است. بخش هایی از منطقۀ قومی تالش نیز در محدودۀ شهرستان های نمین، رودبار، انزلی و صومعه سرا قرار گرفته است. در گذشته، نقاط مسکونی تالشان بیش از موقعیت کنونی آن به سوی شمال پیش رفته بود و با نقاط تات نشین جنوب قفقاز تماس می یافت.
جمعیت قوم تالش
...