قول منجم

معنی کلمه قول منجم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بین علم تنجیم و علم هیئت ، و منجّم و هَیَوی (و به قول عرب های امروزی:فلکی) فرق است و نباید آنچه را در مذمّت تنجیم و منجّّم در احادیث شریفه دیده می شود، در شأن هیوی و فلکی دانست.
علم هیئت و یا علم فلک، مبتنی بر قواعد متین ریاضی و قضایای رصین هندسی است که اگر محاسِب در عمل درست استخراج کند، نتیجه محاسبه او مطابق واقع خواهد بود. این علم شریف ممدوح عقل و شرع است و هیچ دانای بخردِ بینا و آگاه، انگشتِ اعتراض بر آن ننهاده است.
مورد طعن قرار گرفتن علم نجوم
امّا احکام نجومی که از آن به (علم تنجیم) و (علم نجوم) تعبیر می شود و مٌزاوِل به عمل آن را منجّم می گویند، و سلسله قواعدی است که از اوضاع کواکب، احوال عالَم و آدمیان و سعد و نحس ایام و نظائر آن ها تحصیل می گردد، در آن ردّ و ایراد و طعن و اعتراض بسیار وجود دارد. و مراد معترضان این نیست که کواکب را اثر تکوینی در نظام هستی نیست که هیچ بخردی چنین تفوّه نمی کند، بلکه مقصودشان اعتراض بر مفیدِ علم قطعی بودنِ آن قواعد به وقوع حوادث است، از این روی که بشر چگونه می تواند به تأثیرات و اسرار واقعی اوضاع و احوال کواکب دست یابد. بنابراین، چنان که شواهد آن خواهد آمد، مذمّت منجّم در احادیث شریفه ربطی به هیوی و فلکی ندارد، و برخی از آن ها در شأن منجّم ملحد و کافر است، نه منجم مسلمان .
چند قول درباره علم نجوم
شیخ صدوق پس از نقل دو حدیث در مذمّت منجّم، که پس از این خواهد آمد، گوید: المنجّم الملعون هو الذی یقول بقدم الفلک، ولایقول بمُفلِکه وخالقه (عزّوجلّ). بنابراین، اوّلاً باید میان منجّم الهی (به معنای عالم به تنجیم) و منجّمِ منکرِ خداوند فرق گذاشت و مذمّت و لعن و وعید نار، ناظر به چنین منجّمی است که مبدأ عالم را انکار می کند و کواکب را بالذات مؤثر در عالم می داند.شیخ شبستری درباره چنین منجّمی در گلشن راز گفته است:منجّم چون زایمان بی نصیب است اثر گوید کزین شکل غریب استبلکه در فضیلتِ علم هیئت وارد شده است:من لم یعرف علم الهیئة والتشریج فهو عنّین فی معرفة الله. سید مرتضی علم الهدی (م۴۳۶) نیز در این زمینه گوید: إنّ الکسوفات واقتران الکواکب وانفصالها من باب الحساب وسیر الکواکب، و له اصول صحیحة وقواعد سدیدة، ولیس کذلک مایدعونه من تأثیر الکواکب فی الخیر والشرّ والنفع والضرر.
اقوال درباره تنجیم و هیئت
...

جملاتی از کاربرد کلمه قول منجم

چرا به قول منجم مؤثرست سپهر که در سپهر کند دولتش همی تأثیر