قواطع

معنی کلمه قواطع در لغت نامه دهخدا

قواطع. [ ق َ طِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ قاطعة. رجوع به قاطعة شود. || مرغان که از بلاد سردسیر به گرمسیر روند یابرعکس آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه قواطع در فرهنگ عمید

۱. = قاطعه
۲. [مجاز] راهزنان.

جملاتی از کاربرد کلمه قواطع

سالها بر خور بکام دل ز فرزندان از آنک تیغ حکمت قاطع حکم قواطع می شود