قطعت

معنی کلمه قطعت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قُطِّعَتْ: بسیاربریده شد - پاره پاره شد- قطعه قطعه شد ( در اینجا استفاده از باب تفعیل برای نشان دادن کثرت است و در عبارت "قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ " منظور این است که به اندازه ی اندامشان لباسهایی از آتش برایشان دوخته می شود)
ریشه کلمه:
قطع (۳۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه قطعت

و قیل وَ لا مَمْنُوعَةٍ ای لا محصورة بالجدار کما یحصر علی بساتین الدنیا و جاء فی الحدیث ما قطعت ثمرة من ثمار الجنة الا ابدل اللَّه مکانها ضعفین.
فنزل رسول اللَّه (ص) من المنبر فحملهما فوضعهما بین یدیه، ثمّ قال: صدق اللَّه: انما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ نظرت الی هذین الصّبیّین یمشیان و یعثران فلم اصبر حتّی قطعت حدیثی و رفعتهما».
یافئتی فدیتکم فی امل اتیتکم قد قطعت وسایلی حیلة قول حاسد
و قال علی (ع): انّما مثل العلماء کمثل الاکفّ اذا قطعت کفّ لم تعد.
وار تج اشلاء لخیر اصابه قطعت کریمتها و رض عظامها
دلدل مشتری پیش، جفته زد اندر آسمان آه ز دل کشان زحل، گفت قطعت ابهری