قطب مغناطیسی

معنی کلمه قطب مغناطیسی در فرهنگستان زبان و ادب

{magnetic pole, dip pole} [ژئوفیزیک] هریک از دو نقطه بر روی سطح زمین که در آنجا نصف النهارهای مغناطیسی هم گرا هستند

معنی کلمه قطب مغناطیسی در دانشنامه آزاد فارسی

قُطب مغناطیسی (magnetic pole)
ناحیه ای از آهنربا، با خاصیت های مغناطیسی قوی تر از هر جای دیگر آن. هر آهنربا دو قطب دارد که آن ها را قطب های شمال و جنوب می نامند. قطب شمال یا قطب شمال یاب در آهنربایی که آزادانه آویخته شده باشد، به جهتی خواهد چرخید که این قطب رو به قطب شمال میدان مغناطیسی زمین باشد. قطب شمال آهنربا را قطب جنوب آهنرباهای دیگر جذب، ولی قطب شمال آهنربای دیگر آن را دفع می کند. به این ترتیب، قطب های ناهمنام یکدیگر را می ربایند و قطب های همنام یکدیگر را می رانند.

معنی کلمه قطب مغناطیسی در ویکی واژه

هریک از دو نقطه بر روی سطح زمین که در آنجا نصف‏النهارهای مغناطیسی هم‌گرا هستند.

جملاتی از کاربرد کلمه قطب مغناطیسی

الکترت‌ها مانند آهنرباها دوقطبی هستند. شباهت دیگر، میدان‌های تابشی هستند: آن‌ها یک میدان الکترواستاتیک در پیرامون خود (درمقابل یک میدان مغناطیسی) تولید می‌کنند. وقتی که یک آهنربا و الکترت در نزدیکی یکدیگر قرار می‌گیرند، یک پدیدهٔ نسبتاً غیرمعمول اتفاق می‌افتد: در حالت سکون، آن‌ها هیچ اثری بر روی یکدیگر ندارند. اما زمانی که الکترت نسبت به قطب مغناطیسی حرکت می‌کند، یک نیرویی حس می‌شود که عمود بر میدان مغناطیسی عمل می‌کند و الکترت را در امتداد یک مسیر ۹۰ درجه‌ای نسبت به جهت پیش‌بینی شده، به جلو هل می‌دهد.