قضاها

معنی کلمه قضاها در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قَضَاهَا: آن را به انجام رساند
ریشه کلمه:
قضی (۶۳ بار)ها (۱۳۹۹ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه قضاها

تبّانیان را نام و ایّام از امام ابو العبّاس تبّانی، رضی اللّه عنه، برخیزد، و وی جدّ خواجه امام بو صادق تبّانی است، ادام اللّه سلامته‌، که امروز عمری بسزا یافته‌ است و در رباط مانک علی میمون‌ می‌باشد و در روزی افزون صد فتوی‌ را جواب میدهد و امام روزگار است در همه علوم. و سبب اتّصال وی بیاورم بدین دولت درین فصل، و پس در روزگار پادشاهان این خاندان، رضی اللّه عنهم اجمعین، برانم از پیشواییها و قضاها و شغلها که وی را فرمودند، بمشیّة اللّه و اذنه‌ . و این بو العباس جدّش ببغداد شاگرد یعقوب ابو یوسف بود پسر ایّوب.
در جهان بین که نسل آدم را چه قضاها به سر نمی آید
و اگر نه مهر کردی دل و چشم را قضاها ز تو دام کی نهفتی؟! به تو دانه کی نمودی؟!
این سخن با قضا برابر گشت از قضاها گریختن نتوان
دوختم دیدۀ قضاها را دفع کردم ز خود بلاها را
بیا ساقی می ما را بگردان بدان می این قضاها را بگردان
قضای رفته حکم کردگار است در این معنی قضاها بیشمار است