معنی کلمه قصب باف در لغت نامه دهخدا قصب باف. [ ق َ ص َ ] ( نف مرکب ) آنکه پارچه قصب بافد : به شیرین از شکر چندین مزن لاف که از قصاب دور افتد قصب باف.نظامی.رجوع به قصب شود.
جملاتی از کاربرد کلمه قصب باف به کلک عنبرین در روز و شب باف حریر شکرین را در قصب باف به زیر رایت انصاف اوست آن خطّه که ماه اوست قصب باف و گرک او خرّاز