قزوینی

معنی کلمه قزوینی در لغت نامه دهخدا

قزوینی.[ ق َزْ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قزوین ، و گروهی از محدثان بدان منسوبند. ( اللباب ). رجوع به قزوین شود.
- امثال :
قزوینی غازبینی ؛ یعنی اندک بین. خرده نگرش.
قزوینی هفت دبه را حلال میداند.
قزوینی. [ ق َزْ ] ( اِخ ) آصف.یکی از علمای اوایل قرن دوازدهم هجری است که مورد احترام و تجلیل دانشمندان قزوین بوده و شرح خطبه همام نهج البلاغه از آثار اوست. ( ریحانة الادب ج 3 ص 291 ).
قزوینی. [ ق َزْ ] ( اِخ ) ابراهیم بن امیر محمد معصوم. یکی از بزرگان علمای امامیه اواسط قرن دوازدهم هجری و از شاگردان آقاجمال خوانساری و مجلسی ثانی و شیخ جعفر قاضی و پدر خود امیر محمد معصوم بوده و از آنان اجازه روایت داشته است. از تألیفات اوست : 1- اجوبة المسائل الفقهیة والعقلیة. 2- تتمیم امل الاَّمل. 3- تحصیل الاطمینان فی شرح زبدة البیان. وی به سال 1145 یا 1148 هَ. ق. در حدود 80سالگی وفات یافت. ( ریحانة الادب ج 3 ص 293 ).
قزوینی. [ ق َزْ ] ( اِخ ) ابوالحسین احمدبن فارس بن زکریابن محمدبن حبیب رازی مالکی. رجوع به ابن فارس شود.
قزوینی. [ ق َزْ ] ( اِخ ) اسماعیل علی بن معصوم. از علمای امامیه اواخر قرن دوازدهم هجری است. از تألیفات اوست : 1- ابناء الانبیاء فی اثبات النبوة الخاصة من الکتب السماویة، به زبان فارسی. ( ریحانة الادب ج 3 ص 292 ).
قزوینی. [ ق َزْ ] ( اِخ ) جعفربن سیدمهدی بن حسن حسینی ، مکنی به ابوالهادی. از اکابر علمای امامیه خاندان آل قزوینی و کاتبی بلیغ و شاعری ماهر و ادیبی لغوی است که در حِلّه سکونت داشته و دارای ریاست مذهبی بود. بخشی از دیوان سیدحیدر حلی در ستایش اوست. وی از شاگردان پدر خود و شیخ انصاری و فاضل ایروانی است. او راست : کتاب اشرافات ، در منطق. تلویحات ، در اصول فقه. وی در اول محرم سال 1297 یا 1298 هَ. ق. در حِلّه وفات یافت و در نجف دفن شد. ( ریحانة الادب ج 3 ص 292 ).
قزوینی. [ ق َزْ ] ( اِخ ) جلال الدین محمدبن عبدالرحمان بن عمر شافعی ، معروف به خطیب دمشقی. از دانشمندان است. وی در موصل متولد شد و به تحصیل همت گماشت و هنوز بیست سال از عمرش نگذشته بود که شغلی در ناحیه ازروم به وی محول گشت. آنگاه به دمشق آمد و به فنون و علوم اشتغال ورزید و اصول ادبیات و معانی و بیان را نیکو فراگرفت و متولی خطابه جامع دمشق گردید. ناصر او را خواست و او وامی را که به عهده او بود پرداخت و منصب قضاء به وی داد و آنگاه او را به مصر احضار کرد و قضاء آن سامان را پس از برکناری ابن جماعة به عهده وی گذاشت و او درآنجا یازده سال اقامت کرد و درآمد اوقاف را بر فقراء و مستمندان بخش کرد و سپس به قضاء دمشق منصوب شد. او راست : 1- تلخیص المفتاح ، در معانی و بیان. 2- الایضاح فی علوم البلاغة. ( معجم المطبوعات ج 2 ستون 1509 ).جلال الدین خطیب [ 1267 - 1338 م. ] در موصل تولد یافت و متولی منصب قاضی القضاتی و ایراد خطابه جامع دمشق گردید و به مصر اقامت گزید. او راست : الایضاح فی علوم البلاغة. تلخیص المفتاح فی البلاغة. ( ذیل المنجد ).

معنی کلمه قزوینی در فرهنگ فارسی

محمد بن عبدالوهاب بن عبدالعلی دانشمند و محقق ایرانی ( و. تهران ۱۲۹۴ه ق ف. تهران ۱۳۶۸ ه ق./ ۱۳۲۸ ه ش ./ ۱۹۴۹م. ) وی تحصیلات مقدماتی و علوم اسلامی را در تهران فرا گرفت . شیخ فضل الله نوری استاد فقه و شیخ علی نوری استاد حکمت او بودند. در سال ۱۳۲۲ه ق . بدعوت برادر خویش میرزا احمد خان بلندن سفر کرد و مدتی در آنجا و سپس چند سال در پاریس بمطالعه و تحقیق و تصحیح متون مشغول بود . دوره جنگ جهانگیر اول را در برلین گذرانید و سپس مجددا به پاریس بازگشت و در آن شهر مقیم شد . در ایام اقامت در اروپا سال ۱۳۱۸ ه ش . به مناسبت جنگ جهانگیر دوم بتهران بازگشت و ده سال پایان عمر را درین شهر گذرانید . وی معرف و مروج روش تحقیق و تتبع غربی در ایران محسوب میشود . از آثار اوست : ۱ - رساله در ترجمه احوال مسعود سعد ( فقط ترجمه انگلیسی آن بطبع رسیده ) مقدمه بر تذکره الاولیائ عطار چاپ نیکلسن ترجمه احوال ابوالفتوح رازی که در خاتمه تفسیر وی طبع شده مجموعه مقالات ( تحت عنوان بیست مقاله قزوینی در دو جلد ) شرح احوال ابو سلیمان منطقی سجستانی تحقیق در باب مولف نفئه المصدور و غیره . متونی که بتصحیح وی رسیده از این قرار است : ۱ - لباب الالباب جلد اول . ۲ - المعجم تالیف شمس قیس . ۳ - چهار ماله نظامی عروضی . ۴ - جهانگشای جوینی ( ۳ جلد ) . ۵ - دیوان حافظ. ۶ - شدالازار.
( صفت ) منسوب است به قزوین ۱ - از مردم قزوین جمع : قزوانه ( بسیاق عربی ) ۲ - لهجه ایست ایرانی که مردم قزوین بدان تکلم کنند .
نجم الدین دبیران

معنی کلمه قزوینی در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ام کلثوم برغانی (۱۲۲۴ـ پس از ۱۲۶۸ق)

معنی کلمه قزوینی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] قزوینی، صفت نسبت به شهر قزوین است و ممکن است به یکی از این افراد اشاره کند:
[ویکی فقه] قزوینی (ابهام زدایی). قزوینی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آمنه قزوینی، از زنان عالمه و دارای اجازه روایت شیعه• سید ابراهیم قزوینی، فقیه و اصولی شیعه، صاحب کتاب ضوابط الاصول• ابن معصوم ابراهیم قزوینی، اِبْراهیم ِ قَزْوینی ، ابن معصوم بن فصیح حسینی (۱۰۶۵- ۱۱۴۵ق / ۱۶۵۵-۱۷۳۲م )، فقیه و عالم • ابویعلی خلیلی قزوینی، ابویعلی خلیل بن عبدالله بن احمد،معروف به خلیلی قزوینی، حافظ و محدّث و شرح حال نگار ایرانی قرن چهارم و پنجم • احمد بن اقبال قزوینی، از دانشوران و قاریان ایرانی مکه• بوداق منشی قزوینی، تاریخ نگار و از منشیان دولت صفوی• محمد بن عبدالرحمان خطیب قزوینی، ادیب، نظریه پرداز بلاغت، خطیب و قاضی القضات مصر و شام در سده های هفتم و هشتم• حسن بن محمدباقر حائری قزوینی، فقیه و متکلم امامی قرن چهاردهم• خطیب قزوینی، خطیب قزوینی، جلال الدین محمدبن عبدالرحمان، ادیب ، نظریه پرداز بلاغت ، خطیب و قاضی القضات مصر و شام در سده های هفتم و هشتم• خلیل بن غازی قزوینی، مکنی به ابوحامد، معروف به «ملا خلیلا» و «خلیلای قزوینی» و «ملا خلیل قزوینی» و ملقب به «برهان العلماء»• علی اصغر شکرنابی قزوینی، از علمای معاصر شیعه• سید حسین قزوینی، از علما و فعالان سیاسی ایران در قرن چهاردهم هجری• سید علی موسوی قزوینی ، از اکابر فقهای عصر خود در قزوین• سید موسی زرآبادی قزوینی، از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری• سید مهدی قزوینی ، نویسنده کتاب المزار• سیدحسین حسینی قزوینی، از عالمان بزرگ قرن دوازدهم هجری و از مشایخ اجازۀ علامه بحرالعلوم• سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، معروف به علامه رفیعی، از علمای شیعه در قرن چهاردهم قمری
...

جملاتی از کاربرد کلمه قزوینی

غزلی با مطلع «ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی»، غزل شمارهٔ ۴۸۰ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.
عارف قزوینی در دیوان خود و در مقدمه‌ای بر این تصنیف، آورده‌است:
عارف‌نامه به رغم محبوبیت و شهرت فراوان خود مورد انتقادات و مخالفت‌های فراوان نیز قرار گرفته و شاعران معاصر ایرج نیز چندین منظومه مفصل در انتقاد از آن سرودند و ایرج میرزا نیز چندین شعر در پاسخ به ایشان سروده است. انگیزه برخی مخالفت‌ها دفاع از عارف قزوینی و برخی دیگر دفاع از حجاب و برخی نیز انتقاد از عبارات بی‌ادبانه در این شعر بوده است.
مجمع آدمیت را عباس‌قلی خان قزوینی با هدف دستیابی به توسعهٔ ملی و آزادی‌های فردی و برابری اجتماعی بدون توجه به اصل و نسب و مذهب تأسیس کرده بود. کمیتهٔ انقلابی از ۵۷ عضو رادیکال و انقلابی مشروطه‌خواه تشکیل شده بود که خواهان براندازی استبداد و حاکمیت قانون و عدالت بودند. ملک‌المتکلمین، یحیی دولت‌آبادی، سید جمال واعظ و سردار اسعد بختیاری از اعضای این کمیته بودند. در مقابل، انجمن مخفی قرار داشت که مشروطه‌خواهان سنتی مانند ناظم‌الاسلام کرمانی، سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی عضو آن بودند و اهدافی مانند تشکیل عدالت‌خانه، اصلاح ساختار مالیاتی و اجرای قوانین شرع را دنبال می‌کردند.
گرچه نه دلجوست کلامش ولی واعظ قزوینی نصیحت‌سراست
اقتدای من در این طریقت بدوست. عالم بود به علم تفسیر و روایات و اندر تصوّف مذهب جنید داشت و مرید حُصری بود و صاحب سیروانی بود و از اقران ابوعمر قزوینی بود و ابوالحسن سالْبِه.
غزلی با مطلع «اگر روم ز پی‌اش فتنه‌ها برانگیزد»، غزل شمارهٔ ۱۵۵ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.
اینکه متن فارسی، ترجمهٔ متن عربی است یا بعکس، دقیقاً مشخص نیست. به نظر محمد قزوینی خود بیرونی هر دو متن را تألیف کرده‌است.
گر چنین است مجد قزوینی مغز تنها نه مغز و سر خوردست
خرست و جاهل و عامی و بی معامله گوی ولی چه سود که بیچاره نیست قزوینی
کتاب علامه سید قریش قزوینی با نام حیاه الابرار که در باب فضایل علی بن ابیطالب نوشته شده، به کتاب فضل مشهور است.
باقلوای گل رز قزوینی ، باقلوا گل یا باقلوای پیچ یکی از انواع شیرینی‌های سنتی ایرانی است. خمیر این نوع شیرینی همانند باقلوای معمولی است و از آرد، روغن یا کره، شکر، شربت قوام آمده، شیر، گلاب و زرده تخم مرغ تشکیل می‌شود. مواد داخل باقلوا نیز بادام، هل، پودر قند است. تفاوت آن با باقلوا در شکل ظاهری آن است در این نوع شیرینی خمیر را یک لایه پهن کرده و آن را به شکل مربع می‌برند سپس مواد داخل باقلوا را روی خمیر قرار داده و آن را به شکل گل می‌پیچند. خمیر در داخل فر یا داخل روغن فراوان پخته شده و در آخر آن را در داخل شربت قوام آمده فرومی‌کنند.