قریشی

معنی کلمه قریشی در لغت نامه دهخدا

قریشی. [ ق ُ رَ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قریش.

معنی کلمه قریشی در فرهنگ عمید

از قبیلۀ قریش.

معنی کلمه قریشی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به قریش از قبیله قریش قرشی .

جملاتی از کاربرد کلمه قریشی

ز همتت حبشی رتبهٔ قریشی یافت قبول رای تو خواهد کند عرب، عجمی
آرامگاه سید محمد قریشی مربوط به دوره قاجار است و در هشتجین، انتهای میدان وحدت، پشت مدرسه اتحاد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۵۰۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در عکاظ، بازارهای برده‌فروشی از هر نژاد نیز تشکیل می‌شد و بردگانی از سیاهان حبشی گرفته تا سپیداندامان رومی، کنیزکان هندی، مصری و زنان آسیای میانه، عرضه و فروخته می‌شدند. حتی زنان قریشی بزرگواری نیز بودند که در آنجا خود را برای یافتن شوهر مناسب، به مردان عرضه کرده بودند. این بازار در هر سال یک ماه پر از شلوغی و هیجان بود و داد و ستد فراوان در آنجا صورت می‌گرفت و شعرا اشعار می‌خواندند و قبایل عرب و شیوخ و رؤسای آنان در آنجا جمع شده به یکدیگر فخر و مباهات می‌کردند و گاهی به عیش و نوش می‌پرداختند.
فضل تو پشت ملت و دین قریشی است عقل تو روی حکمت شیخ بخاری است
، موزه آب بافت (درحال احداث)، موزه مردم‌شناسی عمارت موسی خانی و موزه مردم‌شناسی دهکده صخره ای تاریخی میمند واقع در شهرستان شهربابک، موزه حمام قدیمی قریشی رفسنجان (مردم‌شناسی)
آیتی کرد کوفی از صوفی عشق و رای قریشی و کوفی
این قریشی به اصل و آن کوفی وین به همّت فقیه و آن صوفی
بگفتا که او بد قریشی نژاد پسر دختر احمد (ص) پاکزاد
و هم‌اکنون غلامرضا قریشی به عنوان شهردار اداره کننده آن است.
۱. کتاب تشریح و مورفولوژی گیاهی - نویسنده:دکتر جواد قریشی الحسینی - انتشارات به نشر
چو آن دریا بجای خود روان یافت قریشی و محمّد نام ازان یافت
کوفی و قریشی طبیعت را در بوتهٔ لطف و مهر بگدازم
آن دولتی بود که ناگاه بدر دل بلال حبشی آمد. آن بی‌دولتی بود که بو طالب قریشی را دریافت.
امان‌الله قُرَشی (۱۲۹۹ در شیراز - ۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ در تهران) فعال سیاسی و عضو سابق حزب توده ایران، پژوهش‌گر تاریخ، جغرافیا و فرهنگ‌های باستانی بود. نام وی به اشتباه امان‌الله قریشی هم نوشته می‌شود.
چو دین صدر عالم بایدم داشت قریشی را مقدّم بایدم داشت
بدو گفت زین خیل ناپاکزاد شماری تو خود قریشی نژاد