قریب العهد

معنی کلمه قریب العهد در فرهنگ عمید

ویژگی کسی که دوران حیاتش به زمان خاصی نزدیک است.

معنی کلمه قریب العهد در فرهنگ فارسی

۱- نزدیک بزمان . ۲- نزدیک بزمان ما نزدیک بدوره ما : ......وبسیار قریب العهد است .

جملاتی از کاربرد کلمه قریب العهد

قال ابو بکر الصدّیق رضی اللَّه عنه لمن رآه یبکی و هو قریب العهد بالا سلام: هکذا کنّا حتّی قست القلوب ای قویت و صلبت، و کذا الخزف اوّل ما یطرح فیه الماء یسمع له نشیش فاذا تعوّد تشرّب الماء سکن فلا یسمع له صوت.
شیر مست شهد تو گشت و بگفت یا قریب العهد من شرب اللبن
یا صغیر السن یا رطب البدن یا قریب العهد من شرب اللبن
پس جملهٔ درویشان بر دو قسمتاند: یکی مقیمان و دیگر یک مسافران و مشایخ را رُضِیَ عنهم سنت آن است که: باید تا مسافران مر مقیمان را بر خود فضل نهند؛ از آن‌چه ایشان بر نصیب خود می‌روند و مقیمان به حق خدمت نشسته‌اند و اندر مسافران علامتِ طلب است و اندر مقیمان امارتِ یافت. پس فضل باشد آن را که یافت و فرو نشست و از طلب بیاسود بر آن کس که می‌طلبد و مقیمان را باید که مسافران را بر خود فضل نهند؛ از آن‌چه ایشان اصحاب علایق‌اند و مسافران از علایق فرد گشته‌اند و آنان اندر طلب‌اند و اینان اندر وَفْقَت‌اند. و باید تا پیران جوانان را بر خود فضل نهند؛ که ایشان اندر دنیا قریب العهد ترند و گناهشان کمتر است و باید تا جوانان پیران را بر خود فضل نهند که ایشان اندر عبادت سابق‌اند و اندر خدمت مقدم و چون چنین باشد هر دو گروه به یک‌دیگر نجات یابند و الّا هلاک گردند.