معنی کلمه قرطبه در لغت نامه دهخدا
قرطبة. [ ق ُ طُ ب َ ] ( اِخ ) شهری است در اسپانیا دارای 103000 جمعیت که آن را فنیقیان بنیاد کردند و رومانیها آباد ساختند و آنگاه خلفای اموی اندلس آن را پایتخت خود قرار دادند. در روزگار آنان این شهر رونق و جلای بیشتری گرفت و بناهای مجللی در آن بنیاد گشت که از آن جمله میتوان کاخ زهرا را نام برد. قرطبه مسقطالرأس سینیکای فیلسوف و لوقانوس و ابن رشد است. ( ذیل المنجد ). این شهر بر کنار نهر وادی کبیر است و در آن آثار عربی بسیاری است. بزرگترین آنها مسجد جامعی است که به دست عبدالرحمان ساخته شده است ( 590*425 قدم )، و آن پس از کنیسه قدیس پطرس بزرگترین کنیسه مسیحیان رومانی است. گویند قرطاجی ها این شهر را بنیاد کردند و از سال 711 تا 1236 م. به دست اعراب بود. جمعیت آن به سال 1954 م. 180000 تن بوده است. ( الموسوعة العربیة ). رجوع به فهرست کتاب الحلل السندسیة شود.
قرطبة. [ ق ُ طُ ب َ ] ( اِخ ) کردوبا. شهری است در مکزیک دارای 30000 تن جمعیت که در آن استقلال مکزیک به سال 1821 م. اعلان شد. ( ذیل المنجد ).
قرطبة. [ق ُ طُ ب َ ] ( اِخ ) کوردوبا. شهری است در آرژانتین و مرکز صنعت و زراعت است. ( المنجد ). این شهر کنار نهر بریمیرو قرار دارد و در آن دانشگاه و رصدخانه است. جمعیت آن به سال 1954 م. سیصدهزار نفر بوده است. این شهر به سال 1573 م. بنیاد شد. ( الموسوعة العربیه ).