قدرت الهی

معنی کلمه قدرت الهی در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] قدرت در لغت نیرویی است که بتوان کارها را با آن انجام داد «قدرت» اعم از «استطاعت» است که تنها بر توانایی به وسیله اعضا و جوارح اطلاق می شود، از این رو در مورد خداوند بکار نمی رود به خلاف «قدرت» لذا به خداوند «قادر» «قدیر» و «مقتدر» گفته می شود. به کسی که قدرت دارد «قادر» گفته می شود.
در اصطلاح دو تعریف برای قدرت ارائه شده است:
تعریف نخست از متکلمان است و بر آن اشکال شده که قدرت به این معنا تنها در مورد انسان و حیوان صحیح است اما درباره خداوند صحیح نیست؛ چون خداوند که واجب الوجود است هم در ذات و هم در صفت خود واجب الوجود است. (یعنی هم وجود ذاتش واجب است و هم وجود صفاتش و محال است ذات و صفات خداوند موجود نباشد.)
و معنای امکان در او راه ندارد. صدق قدرتی که در آن معنای صحت و امکان اخذ شود در واجب الوجود ممتنع است، چون اگر قدرت او امکان صدور فعل و ترک فعل باشد در صفات او که عین ذات است تغیر راه یافته پس در ذات جهت امکانی راه می یابد و این محال است؛ زیرا واجب الوجود بالذات از همه جهات واجب الوجود است پس وجود قدرت نیز در او واجب است.
پروردگار بالفعل و از ازل تا ابد «قادر بالذات» است. زیرا در جمیع صفات کمال فعلیت مطلقه است. اما قدرت در ما و دیگر موجودات صاحب قدرت بالقوه است. پس برای این که به فعلیت برسد باید مرجحی پیدا شود. قدرت خداوند متوقف بر داعی و مرجحی نیست تا او را به فعلی بکشاند، چون خداوند قادر بالفعل است از این رو قدرت او علم او است، پس از همان حیث که قادر است عالم هم هست و علم او سبب صدور فعل از او می شود.
اما تعریف دوم از فلاسفه است و با توجه به مطالب فوق تعریف بهتری است و اطلاق آن بر خداوند صحیح است. چون در تعریف «اگر بخواهد انجام می دهد و اگر بخواهد ترک می کند». قضیه ای شرطیه است و صدق آن تنها به صدق «مقدم» محقق می شود و محتاج به صدق تالی نیست پس خداوند اگر بخواهد انجام می دهد و اگر نخواهد نمی کند، لکن همیشه می خواهد و خواستن او ازلی و عین ذات وی است و هیچگاه تبدیل به نخواستن نمی شود زیرا اگر وقتی بخواهد و زمانی نخواهد، این تغییر حالت است و تغییر لازمه اش امکان بلکه حدوث است و این با واجب الوجود بودن او ناسازگار است.
قدرت و توانایی خداوند جهان را از راه های گوناگونی می توان اثبات کرد که در اینجا بعضی از آنها را بیان می کنیم:

جملاتی از کاربرد کلمه قدرت الهی

به خدائی که کرد گردون را کلبهٔ قدرت الهی خویش
در انئید، آئنیاس به عنوان امیدی منحصر به فرد برای تولد دوباره مردم تروا به تصویر کشیده شده‌است. آئنیاس که مسئول حفظ قوم خود توسط قدرت الهی است، نمادی از دستاوردهای خود آگوستوس در برقراری نظم پس از دوره طولانی هرج و مرج جنگ‌های داخلی روم در آن دوران است. آگوستوس به عنوان منجی و آخرین امید مردم روم، مشابهتی با آئنیاس به عنوان ناجی ترواها دارد. این یکسان‌پنداری به عنوان پروپاگاندا در حمایت از آگوستوس به شمار می‌آید مردم تروا که به عنوان متحد در پشت رهبر واحدی که آنها را از ویرانی بیرون خواهد برد، قرار گرفته‌اند، تصویری موازی و مشابه با رومیان در زمان آگوستوس را ارائه می‌دهند.
به خدایی که کرد گردون را کلبهٔ قدرت الهی خویش
با همان قدرت الهی کند مرتضی در ز قلعه خیبر