جملاتی از کاربرد کلمه قدرا
سپهر قدرا در قبضه کفایت تست نظام هر چه برون از سراچه قدم است
سپهر قدرا ! بی حضرت تو خادم را مپرس شرح که احوال بر چه سان آمد
آسمان قدرا روا باد فریدی همچو من خنده بر کار جهان و گریه بر سامان کند
آن سرو سهی قد را شد خاک قدم جامی ما ارفعه قدرا ما اعظمه شانا
زمانه پاسا، دریادلا ، فلک قدرا شدست خدمت صدر تو اختیار جهان
شد خاک قدم طوبی، آن سروسهی قدرا ما اعظمه شأنا، ماارفعه قدرا
سپهر قدرا هر چت خطاب کرد بیانم یقین شناس کزان پایه برتر است مخاطب
سپهر قدرا دریادلا خداوندا توئی که غاشیه مهر تست بر دوشم
سپهر قدرا بر درگهت «نظیری » را گمان نبود که بیند به کام دل دشمن
آفتابا آسمان قدرا سعادتافسرا! این جهان پیر را عهد تو ایام شباب