قامیش

معنی کلمه قامیش در لغت نامه دهخدا

قامیش. ( ترکی ، اِ ) قصب است. ( فهرست مخزن الادویه ). نی.

معنی کلمه قامیش در فرهنگ معین

[ تر. ] (اِ. ) = قمیش . غامیش : ۱ - نی ، قصب . ۲ - نیستان .

معنی کلمه قامیش در ویکی واژه

نی، نیستان، قصب.
قمیش، غامیش.
دهکده‌های زیاد تحت این عنوان وجود دارد، مانند ساری قامیش که هرتسفلد معتقد است زادگاه زرتشت آنجا بوده‌است.

جملاتی از کاربرد کلمه قامیش

"نسب ایل بیگ‌های شاهسون و عموزادگان بیگ زاده آن‌ها شامل قوجابیگلو، عیسی بیگلو، مستعلی بیگلو، رضا بیگلو، ساری خان بیگلو و بالا بیگلو به شخصی به تام امیر ارسلان می‌رسد. وی در حوالی سال(۱۵۰۰م / ۸۸۰ ه. ش) به همراه قبیله اش در ناحیه ساری قامیش واقع در آناتولی شرقی می‌زیست. مهاجرت این طوایف به توسط سلطان محمد استاجلو برادر زاده شاه اسماعیل بوده‌است. دیگر خاندان ایل بیگ‌ها به سروانلار (ساربان‌ها) معروف بودند. احتمالاً خاندان سروانلار به خاطر واقع شدن موطن شان (ساری قامیش) در میانه جاده ابریشم که از ترابوزان تا زاهدان امتداد داشت، شتر کرایه می‌دادند."