قاله قاله. [ ل َ ل َ ] ( اِ مرکب ) در اصل قال قال بصیغه ماضی است و چون در شعر فارسی حرف آخر متحرک نمی آید جهت اظهار حرکت لام هاء به آن لاحق کرده و چنین استعمال نموده اند. ( آنندراج ). قال قال. منازعة. مناقشة. ( ناظم الاطباء ) : رسوائی میرک کبابی عالم بگرفت قاله قاله.حکیم شرف الدین شفائی ( از آنندراج ).
معنی کلمه قاله قاله در فرهنگ فارسی
در اصل قال قال بصیغه ماضی است و چون در شعر فارسی حرف آخر متحرک نمی آید جهت اظهار حرکت لام هائ بان لاحق کرده و چنین استعمال نموده اند .
جملاتی از کاربرد کلمه قاله قاله
حرکت دادیم آغاز، دم وگردن و گوش قاله قاله بفکندیم و نمودیم خروش