قالش

معنی کلمه قالش در لغت نامه دهخدا

قالش. [ ل ِ ] ( ع ص ، اِ ) یار. ( ناظم الاطباء ). دوست. رفیق. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). همدرس. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه قالش

باده‌پیمایی همین درس خموشان تو نیست ورنه عالم قیل و قالش دیده‌ای خمیازه است
از دوست حرف و صوت کجا کس شنیده است؟ قرآن ز لطف معنی قالش نمونه ای است
خواجه پیوسته در خیالی بود عاقبت مرد و قیل و قالش ماند