قاضی منصور
معنی کلمه قاضی منصور در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه قاضی منصور
شخصی گفت که این را قاضی ابومنصور هروی گفته است. گفت قاضی منصور پوشیده گوید و تردّد آمیز باشد و متلوّن. امّا منصور برنتافت پیدا و فاش گفت. همه عالم اسیر قضااند و قضا اسیر شاهد. شاهد پیدا کند و پنهان ندارد. گفت صفحهای از سخنان قاضی بخوان. بخواند، بعد از آن فرمود که خدا را بندگانند که چون زنی را در چادر بینند حکم کنند که «نقاب بردار تا روی تو ببینیم که چه کسی و چه چیزی، که چون تو پوشیده بگذری و ترا نبینیم مرا تشویش خواهد بودن که این کی بود؟ و چه کس بود؟ من آن نیستم که اگر روی ترا ببینم بر تو فتنه شوم و بستهٔ تو شوم، مرا خدا دیرست که از شما پاک و فارغ کرده است، از آن ایمِنَم که اگر شما را ببینم مرا تشویش و فتنه شوید، الّا اگر نبینم در تشویش باشم که چه کس بود!» به خلاف طایفهٔ دیگر که اهل نفساند اگر ایشان روی شاهدان را باز بینند فتنهٔ ایشان شوند و مشوّش گردند پس در حق ایشان آن به که رو باز نکنند تا فتنهٔ ایشان نگردد و در حق اهل دل آن به که رو باز کنند تا از فتنه برهند. شخصی گفت در خوارزم شاهدان بسیارند چون شاهدی ببینند و دل برو بندند بعد ازو، ازو بهتر بینند؛ آن بر دل ایشان سرد شود. فرمود اگر بر شاهدان خوارزم عاشق نشوند آخر بر خوارزم عاشق باید شدن که درو شاهدان بیحدند و آن خوارزم فقرست که درو خوبان معنوی و صورتهای روحانی بیحدند که به هرکه فروآیی و قرار گیری دیگری رو نماید که آن اوّل را فراموش کنی الی مالانهایه. پس بر نفس فقر عاشق شویم که درو چنین شاهدانند.