قارناس

معنی کلمه قارناس در لغت نامه دهخدا

قارناس. ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش مانه شهرستان بجنورد. در 8000گزی باختر مانه و دوهزارگزی جنوب مالرو محمدآباد به دشتک و در جلگه واقع است هوای آن معتدل میباشد. 299 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه اترک و محصول آن غلات و تریاک و پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جملاتی از کاربرد کلمه قارناس

روستای بازاره قارناس دارای مدرسه ابتدایی و راهنمایی و امامزاده ، مسجد و دو حسینیه میباشد که مراسم ماه محرم و عاشورا و تاسوعا در آنها برگزار میگردد.