قارا

معنی کلمه قارا در لغت نامه دهخدا

قارا. ( ترکی ، اِ ) مقل است. ( فهرست مخزن الادویه ).

معنی کلمه قارا در فرهنگ فارسی

مقل است .

جملاتی از کاربرد کلمه قارا

قوجا وقتیمده بو قارا بختیم منی قول تک بلایه ساتمیشدی !!!
ایتدوکجه قان کونوللری، اول لعل آتشین آب حیات تک قارا زلفون روان ایچر
اینجی قارا از نظر مردم روستاهای خرقان و بالاخص روستای چلسبان احترام و تقدس بالایی دارد و در زمانهای نه چندان دور اهالی روستا سالی دو مرتبه به صورت دسته جمعی به کوه می‌رفته و قربانی می‌بردند. یکی هنگام شروع برداشت محصول و دیگری هنگام اتمام برداشت؛ و به قول اهالی روستا (بیرخرمنلرسالاندا بیرده ییقلنده)
عیبی یوقدور کچر گدر عمردور قیشدا چیخار، یوزی قارا کمردور
واژه اینجی قارا به زبان ترکی است که معادل پارسی آن مروارید سیاه است.
سیزلاییر احوالیما صوبحه قدر تاریم منیم تکجه تاریم دیر قارا گونلرده غم‌خواریم منیم
کوه اینجی قارا به دلیل پوشش گیاهی خاص خود و همچنین رودهایی که از آن جاری می‌باشد نقش بسزایی در اقتصاد و کشاورزی منطقه خرقان دارد.
غفلت دن اولدی خسرو توران زبون هند هرکیم گیدر یوخویه، قارا اونی تز، باسار
اینجی قارا در رشته کوهی به همین نام که از بخش مرکزی شهرستان زرندیه به سمت غرب در بخش خرقان کشیده شده، قرار دارد.
اینجی قارا همچنین مورد الهام تعدادی از شعرا قرار گرفته که تازهترین آنها سروده شاعر خوش‌ذوق رازقانی آقای الیاس امیر حسنی می‌باشد که تقدیم خوانندگان گرامی می‌گردد. گفتنی است یکی از شعرای مرغئی به نام مهرعلی احمدی نیز با اقتباس از حیدربابای شهریار شعری با عنوان اینجی ننه سروده که هنوز منتشر نشده‌است.
قوردوموز دیشلرینی هی قارا داشلاردا ایتیلتدی قویونون دا ایشی بیتدی