فعال سازی
جملاتی از کاربرد کلمه فعال سازی
همچنین در ادامه، تلاش آمریکا برای فعال سازی کمیته تحریم علیه ایران در راستای اجرای مکانیزم ماشه، از طریق مجمع عمومی این سازمان هم با ۱۰ رای موافق و ۱۱۰ رای مخالف به شکست انجامید. هرچند با تمام مخالفتها پومپئو باز هم از ادعای خود دست نکشید؛ که در نهایت با روی کار آمدن دولت بایدن، این کشور با ارسال نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام کرد ادعای فعالسازی مکانیسم ماشه توسط مایک پومپئو را قبول ندارد و از این ادعا انصراف میدهد.
غیرفعال سازی عملکردی برعکس فعال سازی دارد و اشاره به خاموش کردن هر جزء در حال اجرای سیستم را دارد.
ریخته گری یا سایر انتقال سیال به جامد (به عنوان مثال رسوب فیلم باریک) در صورت وجود وقت و انرژی فعال سازی کافی برای اتم ها ، مکانهایی را در کریستال های موجود پیدا می کند ، به جای چگالش به عنوان یک جامد آمورف یا شروع کریستالهای جدید بهطور تصادفی تولید کند.
نواحی مغزی که عملکردی در پردازش شنوایی دارند برای پردازش اطلاعات حسی حسی در افراد ناشنوا مادرزادی هدف مجدد دارند. آنها حساسیت بیشتری در تشخیص تغییر فرکانس در ارتعاش بالاتر از آستانه و فعال سازی بالاتر و گستردهتر در قشر شنوایی تحت تحریک حسی حسی دارند. با این حال، پاسخ سریع برای محرکهای حسی حسی در بزرگسالان ناشنوا یافت نمیشود.
هیچ انرژی فعال سازی حرارتی برای تبدیل آستنیت به مارتنزیت وجود ندارد، هیچ تغییری در ترکیب وجود ندارد و اتمها بهطور کلی همسایههای خود را حفظ میکنند.
خلاصه، خط انتخاب قطعه یک کلید فعال سازی دسترسی است. "روشن" به این معناست که به تغییرات ورودیهایش واکنش نشان دهد (مانند دادهها یا اطلاعات نشانی یک دستگاه رَم) و خروجیهایش را تحریک کند. درحالی که "خاموش" به این معناست که تغییرات جهان بیرون را در نظر نگیرد و واکنشی نشان ندهد.
متداول ترین پروتکل های اصلاح سطح عبارتند از: فعال سازی پلاسما ، عملیات شیمیایی مرطوب ، از جمله پیوند و روکش لایه های نازک.