فسوف

معنی کلمه فسوف در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لِزَاماً: لازم - ملازم - قرین و همراه (کلمه لزاما به معنای ملازمه باشد ، چون هر دو ، مصدر باب مفاعله ، یعنی لازم - یلازم است عبارت "قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَاماً " به این معنی است که :بگواگر دع...
ریشه کلمه:
سوف (۴۲ بار)ف (۲۹۹۹ بار)
حرف استقبال است که افعال مضارع را از حال بودن خارج کرده و به استقبال مخصوص می‏کند، چهل و دو بار در قرآن مجید آمده است . ابن هشام در معنی آن را مرادف سین دانسته و میان آن دو فرقی قائل نیست ولی دیگران گفته‏اند: زمان استقبال در ان ازسین اطول است. در اقرب گوید: اکثراً در تهدید آید و گ‏اهی در وعده نیکو مثل . ولی با مراجعه به قرآن خواهیم دید و در عدّه‏ای نیکو هم بسیار آمده گرچه اکثراً در تهدید به کار رفته است. زمخشری ذیل آیه . تصریح می‏کند که سوف در آیه «وَلَسوفَ یُعْلیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی سَوْفَ یُؤْتیهِمْ اُجُورَهُمْ» مفید تاکید است طبرسی (ره) در جوامع هذا سوف مثل سین هم برای استقبال و هم برای نأکید است.

جملاتی از کاربرد کلمه فسوف

که به دوزخ بدان کشند تو را ان تکن منکر فسوف تری
کستنی رداء من شباب و منطقا فسوف الّذی قدما کستنیه ینهب‌