فراط. [ ف ِ] ( ع ص ) الماء الفراط؛ آبی که هر یک از قبیله ها بدوسبقت جوید او را بود. ( اقرب الموارد ). آبی که هرکه پیش آید آن را، او را بود از قبیله. ( منتهی الارب ). فراط. [ ف ُرْ را ] ( ع ص ، اِ ) ج ِفارط. ( اقرب الموارد ). رجوع به فارط و فوارط شود.
معنی کلمه فراط در فرهنگ فارسی
جمع فارط
جملاتی از کاربرد کلمه فراط
بکه نالم ز کسانی که ز فراط طمع بگدایان نگذارند گداییّ و سؤال؟