لغت یار
فراسات
معنی کلمه فراسات در لغت نامه دهخدا
فراسات. [ ف َ ] ( ع اِ ) ج ِ فراست. رجوع به فراست شود.
معنی کلمه فراسات در فرهنگ فارسی
جمع فراست
جملاتی از کاربرد کلمه فراسات
شود ظاهر ازیشان در مقامات سخنها در فراسات و کرامات