فالیه

معنی کلمه فالیه در لغت نامه دهخدا

( فالیة ) فالیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) کوکال خجک دار. ( منتهی الارب ). جنسی از خنافس بود خال دار که پیوسته بر سوراخ مارها بود. ( اقرب الموارد ). || فالیةالافاعی ؛ اوائل شر و بدی. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه فالیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)ف (۲۹۹۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه فالیه

سپاس مرا آن حکیم را که درد و بیماری و مرگ بر ما ازو سبحانه همچون زندگانی و تندرستی و نعمت‌ اندرین سرای فنا حکمت است؛ و ما ‌اندر حال نعمت و صحت مر او را شکر همی کنیم، و ‌اندر حال رنج و شدت فریاد ازو همی جوئیم، چنانک‌اندر کتاب عزیز اوست: قوله (و ما بکم من نعمه فمن الله (ثم) اذا مسکم الضر فالیه تجارون).