معنی کلمه فاطمه سلطان در لغت نامه دهخدا
فاطمه سلطان. [ طِ م َ س ُ ] ( اِخ ) فاطمه سلطان امامی دختر شکراﷲمیرزا دارا. شاعره ای از مردم ابهر بوده که منظومه ای بنام هدیه فاطمیه ساخته است. ( الذریعه ج 9 ص 802 ).
فاطمه سلطان. [ طِ م َ س ُ ] ( اِخ ) دختر حاج میرزا حسین و نوه قائم مقام فراهانی ( متولد ششم رجب 1282 هَ. ق. ) درکتاب «از رابعه تا پروین » ذکر او آمده و نمونه ای ازقصایدش در خیرات حسان اعتمادالسلطنه نقل شده است.