غیر هم

معنی کلمه غیر هم در فرهنگ عمید

جز آنان.

معنی کلمه غیر هم در فرهنگ فارسی

جز آنها ( مذکر ) جز ایشان : و بعضی امرا تو نوکرانش که متفرق شده بودند مثل شیخ مقصور و یار

جملاتی از کاربرد کلمه غیر هم

برابر نباشد فضا را غیر هم شانس می‌گوییم.
گورستان باغ فردوس در شرق شهر کرمانشاه جنب میدان شهدا (تقاطع غیر هم سطح) قرار دارد. در این گورستان تنها پیروان تشیع و یارسان دفن می‌شوند و اهل تسنن، مسیحی‌ها، یهودی‌ها و بهاییان کرمانشاه هر یک برای خود گورستانی جداگانه دارند.
یاد باد آن کز تبسم فیض عامی داشتی در خطاب غیر هم با من پیامی داشتی
قالب مستزاد، در میان قالبهای کلاسیک شعر فارسی تنها قالبی است که در آن بخش‌های غیر هم وزن وجود دارد.
برخاستم که غیر هم آید برون ز بزم یک باره وصل یار بکام رقیب شد
شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون در باشم از آن بهتر که پیشت باشم و با چشم تر باشم
غفلت ما پردهٔ بیگانگی‌ست محرمان را غیر هم بارست و بس
بنشست نقش دوست و برخاست ماسوا در بزم غیر هم بتو باشد نشست ما
نقش پرتو برنمی‌دارد جبین آفتاب غیر هم اوبود لیک ازنام بیدل ننگ داشت
عرصهٔ جولان آگاهی ندارد گرد غیر هم به روی خویش می‌تازد سوار آینه
اگرچه در به رویم از ستم ای پاسبان بستی به این شادم که راه غیر هم زان آستان بستی
همه ذات من است و غیر هم نیست چو بشناسی بعشقم بیش و کم نیست
ما از غمت هلاک و تو با غیر هم نفس بنگر کجاست درد و تو درمان کیستی؟