غیب بین. [ غ َ / غ ِ ] ( نف مرکب ) آنکه غیب را بیند. بیننده غیب و نهان. رجوع به غیب شود : انبیا را داد حق تنجیم این غیب را چشمی بباید غیب بین.مولوی ( مثنوی ).
معنی کلمه غیب بین در فرهنگ عمید
بینندۀ غیب، آن که غیب را ببیند.
معنی کلمه غیب بین در فرهنگ فارسی
( صفت ) بیننده غیب عالم مغیبات .
جملاتی از کاربرد کلمه غیب بین
جلوه ده مهر رخ ز عالم غیب بین جهان را ز کفر چون شب تار
ای نور افلاک و زمین چشم و چراغ غیب بین ای تو چنین و صد چنین مخدوم جانم شمس دین
مصطفی بتخاصیص قربت و بصیرت نبوت بدید آنچه رب العزة شهیدان را ساخته است در غیب، از لطائف کرامات و شرائف درجات، تا لاجرم نقدی درین سرای فانی این آرزویش بخواست که «وددت انی اقتل فی سبیل اللَّه ثم احیی ثم اقتل» باز دیگران که باین مثابت نرسیدند، و این دیده غیب بین نداشتند، لعمری که همین آرزو کنند، اما نه امروز لکن فردا در فردوس که آن احوال برای العین بینند. مصداق این آن خبرست که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «ما احد یدخل الجنة یحب ان یرجع الی الدنیا و له ما فی الارض من شیء الّا الشهید یتمنّی ان یرجع الی الدنیا فیقتل عشر مرات، لما یری من الکرامة.»
چشمی که ز چشم من طرب یافت شد روشن و غیب بین و مخمور
بحق بسته باشد دل غیب بین را ز بیگانه و خویش ببریده باشد