( غواصة ) غواصة. [ غ ُوْ وا ص َ ] ( ع ص ) تأنیث غَوّاص. رجوع به غَوّاص شود. || ( اِ ) مرغی است که پیوسته بلک ( غوطه ) میخورد. ( مهذب الاسماء ) غواص ( پرنده ). رجوع به غواص شود. || کشتی کوچک جنگی که در آب فرورود و کشتیهای دشمن را به توپ بندد. ( از المنجد ). زیردریایی کوچک جنگی. زیردریایی.
معنی کلمه غواصه در فرهنگ عمید
۱. = غَواص ۲. (اسم ) زیردریایی.
جملاتی از کاربرد کلمه غواصه
گه شده غواصه اش در دل یم بیدرنگ گه شده طیاره اش سوی هوا با شتاب