غطا

معنی کلمه غطا در لغت نامه دهخدا

غطا. [ غ ِ ] ( ع اِ ) پرده. پوشش. رجوع به غطاء شود :
دلیل مایه ناز و نواز گشت دلش
غطای عالم ذل و نیاز گشت عطاش.سنائی.چون وحش پای بند سپهر و زمین مباش
منگر وطای ازرق و مگزین غطای خاک.خاقانی.اندرو گفتار لو کشف الغطاست
مدح و اوصاف علی المرتضی است.عطار.و مقصد رشاد را مفقود یابد، و غطای غفلت دل وبصیرت او را پوشیده کند. ( جهانگشای جوینی ).
چند گویی چون غطا برداشتند
که نبوده آنچه می پنداشتند.مولوی ( مثنوی ).که سببها نیست حاجت مرمرا
آن سبب بهر حجابست و غطا.مولوی ( مثنوی ).

معنی کلمه غطا در فرهنگ عمید

پرده، پوشش، سرپوش.

معنی کلمه غطا در فرهنگ فارسی

( اسم ) پرده پوشش . یا غطای و طاری قاری . پوشش و پرده گسترده سیاه ( مانند قیر ) .

جملاتی از کاربرد کلمه غطا

صبحدم مهر صفت چتر زنم در گلشن ای مگه ابر غطا خیمه زنم در گلزار
صفای مرغ جهد در غطا چشم ضریر صفیر مرغ دود در صماخ گوش صمیم
چند گویی چون غطا برداشتند کاین نبوده‌ست آنک می‌پنداشتند
بر جا نهاد کشف غطا را یقین وی از بس که در بحار معارف شنا نمود
بی غطا رستخیز و محشر را عز و ذل و خلیل و آزر را
چون طبق را از غطا وا کرد رو خلق دیدند آن کرامت را ازو
شد سوار اشتران بی غطا نه گناهی و نه جرم و نه خطا
آنکس که در یقینش نگنجد زیادتی صد بار اگر ز پیش بر افتد غطا علیست
خود از میان برون شده باشم در آن زمان از نور غیب کشف غطا می رسد به من
صبر کنم حالیا تا ز طبیبِ امید چشمِ رَمَد دیده را کشفِ غطا کی رسد