غزنی. [ غ َ ن َ ] ( اِخ ) مخفف غزنین. گویند هزار مدرسه داشته است. ( از برهان قاطع ). غزنه. غزنین. غزنو. ( برهان قاطع ). رجوع به غزنین شود. منسوب آن غزنیجی یا غزنیچی است. رجوع به غزنیجی و غزنیچی شود : ز غزنی سوی اندراب آمدم از آسایش ره شتاب آمدم.فردوسی ( از جهانگیری ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). شه گیتی ز غزنی تاختن برد بر افغانان و بر گبران کهبر.عنصری.در دل قیصر بیم و فزع افتاده بود تا بیارند به غزنی سر او بر خشبی.منوچهری.از شایستگی و به کارآمدگی این مرد، محمود شغل همه ضیاع غزنی خاص بدو مفوض کرد، و این کار برابر صاحب دیوانی غزنی است. ( تاریخ بیهقی چ غنی و فیاض ص 120 ). سبکتگین پیش تا رسول و نامه رسید، بوعلی و ایلمنگو را با حاجبی از آن خویش به غزنی فرستاد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 208 ). چون ما از بلخ قصد غزنی کردیم ، وی [امیر یوسف ] را بخوانیم. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 250 ). هرچه به عالم دغا و مسخره بوده ست از در فرغانه تا به غزنی و قزدار.نجیبی فرغانی.
معنی کلمه غزنی در فرهنگ فارسی
از شهرهای مرکزی افغانستان کنونی است که در سراشیبی مرتفعات سفید کوه که بسوی جنوب امتداد می یابد قراردارد . ۲۷٠۸۴ تن سکنه داد . خرابه های غزنین قدیم - پایتخت غزنویان در شمال شرقی همین شهر بفاصله ۵ کیلومتری قرار دارد و آن در قرنهای سوم تا ششم ه. اهمیت بسزایی داشته . مخفف غزنین گویند هزار مدرسه داشته است غزنه
معنی کلمه غزنی در دانشنامه عمومی
غَزنی شناخته شده با نام های تاریخی غزنه، غزنین یا اسکندریه در اُپیانا، شهری در مرکز شرقی افغانستان است. این شهر در زمان غزنویان، پایتخت افغانستان فعلی بود. غزنی با جمعیت تقریبی ۱۴۱٬۰۰۰ نفر، در ارتفاع ۲٬۲۱۹ متری از سطح دریا قرار دارد. این شهر مرکز ولایت غزنی است که توسط شاهراه کابل – قندهار به شهرهای شمالی و جنوبی افغانستان وصل می شود. ساکنان شهر غزنی را «غزنوی» و در گویش عامه «غزنیچی» می نامند. در پیرامون غزنی آرامگاه های چند تن از شاعران و دانشمندان ازجمله آرامگاه ابوریحان بیرونی واقع شده است. ویرانه های غزنیِ کهن، یعنی پایتخت دودمان غزنویان، در شمال خاوری این شهر به فاصلهٔ پنج کیلومتری از آن قرار دارد. غزنی همچنین به داشتن مناره های ستاره شکلی از سدهٔ دوازدهم میلادی مشهور است. این مناره ها باقی ماندهٔ مسجد بهرام شاه هستند. اطراف این مناره ها با طرح های هندسی و با آیات قرآن با خط کوفی مزین بوده است. قسمت گنبد آن ها خراب شده است. براساس تصویب اجلاس سال ۲۰۰۷ وزیران فرهنگ کشورهای اسلامی، غزنی پایتخت فرهنگی ] در سال ۲۰۱۳ شد. بیش از ۸۰ درصد مردم این شهر فارسی زبانند و ترکیب جمعیتی شهر غزنین شامل ۵۰٪ تاجیک، ۲۵٪ هزاره و ۲۵٪ پشتون می باشد. واژه غزنه در واژه است مرتبط با واژهٔ گَنزَک که در زبان های افغانستان قدیم به معنای گنج بوده است و نام غزنه پس از روی دادن جایگشت آوایی به این شکل درآمده است. بر طبق گفته های کلادیوس بطلمیوس جغرافی دان رومی - یونانی مقیم مصر، غزنی در عهد باستان یک بازار کوچک بود. در سدهٔ ششم پیش از میلاد کوروش دوم؛ پادشاه وقت خاندان هخامنشی این منطقه را تصرف کرده و آن را شامل قلمرو شاهنشاهی هخامنشی کرد. در سال ۳۲۹ پیش از میلاد و در طی فتوحات اسکندر بزرگ، جمعیتی از یونانیان همراه او در این منطقه سکونت یافته و شهری جدید به نام «اسکندریه در اُپیانا» ( به یونانی: Αλεξάνδρεια Ωπιανή ) تأسیس نمودند که پایهٔ اصلی شهر امروزی است. تا سدهٔ هفتم میلادی غزنی یکی از مراکز بودایی در آسیای مرکزی بود. با ورود سپاه عرب های مسلمان در منطقه این سپاهیان مردم این شهر را مجبور به مسلمان شدن می کردند. اما مخالفت ها با دین نو باعث شد تا یقوب لیث صفاری از زرنج این شهر را به زور تصرف و قوانین اسلام را در آنجا حاکم کند. غزنی در سال ۳۴۱ هجری خورشیدی به عنوان پایتخت سلسلهٔ غزنویان انتخاب شد. در سدهٔ ۱۱ میلادی، غزنی یکی از مهم ترین مراکز فرهنگی - ادبی پارسی در منطقه بود. علاقهٔ ادبی سلطان محمود غزنوی باعث شده بود تا بسیاری از شاعران و فیلسوفان پارسی گو در دربار او مشغول باشند.
جملاتی از کاربرد کلمه غزنی
میزبان بودند عالم را دو یوسف در دو قحط یوسف غزنی به دین و یوسف مصری به نان
از آنکه هستم از غزنی و جوانم نیز همی نه بینم مر علمِ خویش را بازار
مادهٔ دیگر کمآشنا و انرژیزا تورف است. تورف زغالسنگ نارسیده و خام است که دارای شعلهٔ کم میباشد. از این ماده برای تولید برق حرارتی استفاده صورت میگردد. ذخایر این ماده در افغانستان به ۱۱ میلیون تن میرسد و در ولایتهای نیمروز، ناور غزنی و بدخشان کشف شدهاند. احتمالاً ازین نوع معادن بهمقدار زیاد در افغانستان وجود داشته باشد.
به غزنی کشد بر صنوبر عدو را ازان خیزد از کوه غزنی صنوبر
تا چه کردست غزنی از کردار کز چو تو شاه گشت برخوردار
احمد ضیاء مسعود، در اول ماه مه سال ۱۹۵۶ در ولایت غزنی زاده شد.
این ولسوالی در همسایگی با ولسوالیهای قرهباغ، ولایت غزنی و جغتو، ولایت غزنی واقع است.
بود کار شاعران در حضرت غزنی به کام زان کجا محمود را بُد شیوه شاعرپروری
که گر شاه غزنی بافسون و ریو ستم کرد بر جان استاد نیو
که چو آمد همای شاه پدید جغد غزنی به چین و روم پرید
کمیسیون مستقل انتخابات برای روز انتخابات ریاستجمهوری، ۷۳۸۵ مرکز رأیگیری را در نظر گرفته بود؛ اما با بررسی نهادهای امنیتی، روشن شد که تنها ۴۹۴۲ مرکز میتواند باز باشد و بیش از دو هزار مرکز به دلیل مشکلات امنیتی بسته خواهد بود. هرچند پیشبینی میشود که تعداد مراکز رأیدهی بسته شده تا روز انتخابات افزایش یابد. فراه با ۱۷۴مرکز بسته، هرات با ۱۶۲ مرکز بسته، غزنی با ۱۵۹ مرکز بسته، هلمند با ۱۵۰ مرکز بسته و بادغیس با ۱۳۶ مرکز بسته، جزء ۵ ولایت نخست هستند که بیشترین مراکز بستهٔ رایدهی را دارند. بامیان، پنجشیر و کابل جزء کمترین مراکز بسته در این انتخابات هستند.
زاهدی در غزنی از دانش مزی بد محمد نام و کنیت سررزی
خانوادهٔ غلام محیالدین انیس از منطقهٔ مقر ولایت تاریخی غزنی منسوب به قوم جمالخیل میباشد. جد وی بنابر پارهای عوامل به ترک وطن مجبور و به مصر رفت و این مقارن به فرمانروایی شاه مستبد و مطلقالعنان امیر عبدالرحمن خان بود که خانوادهها و شخصیتهای زیادی را به بهانههای مختلف از وطن بیرون کرد و بنام فرار و تبعید از خانه بیخانه ساخت. از جملهٔ همین اشخاص جد محیالدین انیس که طبیب چشم بود و بعد فرزندش غلام نقشبند (پدر محیالدین) راه پدر را دنبال نمود و به شغل او اشتغال ورزید.
آه غزنی آن حریم علم و فن مرغزار شیر مردان کهن
او همچنین سرپرست مطالعه و مرمت تعدادی از بناهای تاریخی در ولایت غزنی در افغانستان نیز بودهاست. به جز ایران و افغانستان، گالدیری از طرف موسسه ایزمئو سرپرستی عملیات مرمت در کشور عمان را نیز برعهده داشت و در دهه ۱۹۹۰ میلادی از طرف وزارت امور خارجه ایتالیا، پروژهٔ مرمت شهر تاریخی صنعا در یمن را نیز هدایت کرد.
سرش به غزنی بفکند بر در میدان از آن سپس که بدو بود هند را مغفر