معنی کلمه غره گردیدن در لغت نامه دهخدا غره گردیدن. [ غ ِرْ / غ َرْ رَ / رِ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) فریفته شدن. گول خوردن.غره گشتن. مغرور شدن. رجوع به غره شود : نگردد به گفتار مستانه غره کسی کو دل و جان هشیار دارد.ناصرخسرو.
جملاتی از کاربرد کلمه غره گردیدن به مال و جاه چندینی نباید غره گردیدن ز گرد این و آن دامن برافشانید، من گفتم به مال و جاه چندینی نباید غره گردیدن ز گرد این و آن دامن بیفشانید، من گفتم