غرشی. [ غ َ ] ( اِ ) قهر و غضب. ( آنندراج ). غَرش. غُرِّش. غَرس. غَرَس. غِرس. ( برهان قاطع و حواشی آن چ معین ). غرشا. ( فرهنگ شعوری ) : به زیردست را غرشی روا نیست ضعیفان را جفا کردن سزا نیست. ( ! )میر نظمی ( از فرهنگ شعوری ).
معنی کلمه غرشی در فرهنگ فارسی
قهر و غضب غرش
جملاتی از کاربرد کلمه غرشی
تازه خوابم ربوده در بستر غرشی خواب من ببرد از سر
ورزشگاه آزادی در هنگام برگزاری بازیهای حساس تیم ملی جو متفاوتی به خود میگیرد. آلکس توبین، کاپیتان تیم ملی استرالیا در مرحلهٔ مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ در مورد تماشاگران بازی رفت ایران و استرالیا گفت که «بزرگترین جمعیتی بود که در مقابل آنها بازی کردم.» مارک بوسنیچ دروازهبان استرالیا در آن بازی واکنش تماشاگران پس از گل مساوی ایران به بزرگترین غرشی که در همه عمرش شنیده بود تشبیه کرد. شی گیون دروازهبان تیم ملی ایرلند که برای دیدار پلی-آف آسیا اروپا مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ به تهران آمده بود بعدها در این مورد گفت: «جو آن بازی شاید مخوفترین جوی بود که در تمام عمرم تجربه کردم.»