غبا

معنی کلمه غبا در لغت نامه دهخدا

غبا. [ غ َ ] ( ع اِ ) گرد بلند برآمده. ( منتهی الارب ).
( غباً ) غباً. [ غ َ بَن ْ ] ( ع مص ) مصدر فعل غبی است و این فعل بمعانی مختلف بر حسب تفاوت موارد استعمال می آید: غبی الشی عنه ؛ گول گردید از آن و نه دریافت. ( منتهی الارب ). غبی الشی منه ؛ نهان شد از وی و دانسته نشد. غبی علی الشی ٔ؛ گولی کرد و غفلت ورزید. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه غبا در فرهنگ فارسی

گرد بلند بر آمده

جملاتی از کاربرد کلمه غبا

نیست زر غبا وظیفهٔ ماهیان زانک بی‌دریا ندارند انس جان
بر یکی اشتر بود این دو درا پس چه زر غبا بگنجد این دو را
هیچ کس با خویش زر غبا نمود هیچ کس با خود به نوبت یار بود
نیست زر غبا وظیفهٔ عاشقان سخت مستسقیست جان صادقان