معنی کلمه غالیه خور در لغت نامه دهخدا غالیه خور. [ ی َ / ی ِخوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) خورنده غالیه. خورنده سیاهی. صفت قلم که مرکب خورد در این شعر : بر دو ابروش کلاه زر شاهانه نهیدپس به دستش قلم غالیه خور باز دهید.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه غالیه خور سرو سیمین قلم زن شد و در وصف رخش سر زرین قلم غالیه خور بگشایید بر دو ابروش کلاه زر شاهانه نهید پس به دستش قلم غالیه خور باز دهید