غالبی

معنی کلمه غالبی در لغت نامه دهخدا

غالبی. [ ل ِ ] ( اِخ ) شاخه ای از تیره حاجیوند هیهاوند از طایفه چهار لنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 77 ).
غالبی. [ ل ِ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در لرستان که در آن جا در امتداد شوسه بین تنگ تیر و کلهر معادن زغال سنگ کشف گردیده است.

معنی کلمه غالبی در فرهنگ فارسی

ناحیه ایست در لرستان که در آن جا در امتداد شوسه بین تنگ تیر و کلهر معادن زغال سنگ کشف گردیده است .

جملاتی از کاربرد کلمه غالبی

این آژانس سهم غالبی در مدیریت بازیگران زن دارد. برای مثال، مدیریت هنرمندانی همچون یوکو تاکه‌اوچی و کو شیباساکی را برعهده دارد. این آژانس همچنین برای گروه‌های دخترانهٔ خود مانند موموئیرو کلوور زد و گروه‌های پسرانهٔ خود مانند گروه دیش و همچنین برای ناشر موسیقی مستقل خود به نام اس‌دی‌آر (استارداست رکوردز) شناخته می‌شود.
ظاهرا بر زن چو آب ار غالبی باطنا مغلوب و زن را طالبی
نیز اندر غالبی هم خویش را دید او مغلوب دام کبریا
اگرچه غالبی از دشمن ضعیف بترس که تیر آه سحر بر نشانه می‌آید
تو چو صاحب عطایی طلب منست از تو چو تو غالبی به هر‌کس به تو خویش می‌سپارم
رستمی، تا چون کمان حلقه بر خود غالبی می کند گردآوری برگشتن از خود زور را
کُلیایی (به کوردی: کولیایی) از ایلات و طوایف مردم کرد است کلیایی بمعنای صاحبان گوسفند نیز بوده چنانچه این منطقه به دامپروری و دامداری معروف هستند .همچنین در معنای عام به کل منطقه شمال شرق استان کرمانشاه و در معنای خاص به طوایف و منطقه ی غربِ شهرستان سنقر و کلیایی اطلاق میشود. همچنین کلیایی لهجه ی غالبی است که در کل شهرستان سنقر و کلیایی و بخشهایی از مناطق همجوار تکلم میشود .
ای که به حکم ناکسی تیره ز عیش غالبی خیز و ز راه داوری بال هما به گاز ده