عنداللزوم

معنی کلمه عنداللزوم در فرهنگ معین

(عِ دَ لْ لُ ) [ ازع . ] (ق مر. ) وقت لزوم ، هرگاه لازم شود.

معنی کلمه عنداللزوم در فرهنگ عمید

هرگاه لازم باشد، هرگاه باید، وقت لزوم.

معنی کلمه عنداللزوم در فرهنگ فارسی

هر گاه لازم شود چون لازم شود. هر گاه باید وقت لزوم .

معنی کلمه عنداللزوم در ویکی واژه

وقت لزوم، هرگاه لازم شود.

جملاتی از کاربرد کلمه عنداللزوم

بازپرس یک مقام قضایی است که رأساً یا به تقاضای دادستان از متهمان، تحقیق و عنداللزوم قرار تأمین اخذ می‌نماید. بازپرس پس از ارجاع پرونده به تقاضای دادستان به جمع‌آوری دلایل تحقیق از متهم و سایر افراد مظنون و بررسی سایر ادله خواهد پرداخت و در صورت ضرورت، تأمین لازم اخذ و نهایتاً مبادرت به صدور قرار موقوفی تعقیب، منع تعقیب یا قرار مجرمیت خواهد نمود. بازپرس در اظهارنظر، مکلف به تبعیت از دادستان نیست و اصولاً عهده‌دار رسیدگی به جرایم مهم که در صلاحیت محاکمهٔ کیفری استان است، می‌باشد.
به منظور آمادگی خبرگان برای اجرای اصل یک‌صدوهفتم و شناخت حدود و شرایط مذکور در اصل پنجم و یک‌صدونهم قانون اساسی، کمیسیونی مرکب از یازده نفر عضو اصلی و چهار نفر عضو علی‌البدل، تشکیل می‌شود تا دربارهٔ همه موارد مربوط به شرایط و صفات رهبر و دربارهٔ همه کسانی که در مظان رهبری قرار دارند، تحقیق و بررسی به عمل آورد و نتایج آن را به هیئت رئیسه ارائه کند. گزارش این کمیسیون، سری تلقی می‌شود و به صورت اسناد طبقه‌بندی شده، حفاظت می‌گردد و بدون تصویب مجلس خبرگان، در اختیار دیگری قرار نمی‌گیرد، مگر رهبری، که عنداللزوم به اطلاع وی می‌رسد.