علی الاطلاق

معنی کلمه علی الاطلاق در لغت نامه دهخدا

علی الاطلاق. [ ع َ لَل ْ اِ ] ( ع ق مرکب ) عموماً. بنحوی که شامل همه گردد. ( ناظم الاطباء ). بی قید. بی شرط.
- حکیم علی الاطلاق ؛ خدای تعالی.
- سلطان علی الاطلاق ؛خدای تعالی.
- قادر علی الاطلاق ؛ خدای تعالی.

معنی کلمه علی الاطلاق در فرهنگ عمید

مطلقاً، عموماً، بدون قید، بی شرط.

معنی کلمه علی الاطلاق در فرهنگ فارسی

عموما : عامه مردم پندارند که شعر متکلف علی الاطلاق آن باشد... ۲- بدن قید بی شرط . یا حکیم علی الاطلاق . خدای تعالی . یا سلطان علی الاطلاق . خدای تعالی . یا قادر علی الاطلاق . توانا برهرکار خدای تعالی .
عموما بنحوی که شامل همه گردد بی قید بی شرط
مطلقا، عموما، بدون قید، بی شرطحکیم علی الاطلاق:خدای تعالی

جملاتی از کاربرد کلمه علی الاطلاق

و بدانک مردم درین حروف سه گروه‌اند: قومی از اهل بدعت گویند مخلوقست هم در کلام خالق هم در کلام مخلوق، قومی گویند در قرآن نامخلوقست و در غیر قرآن مخلوق، و این هر دو فرقه بر باطلند. و از حق دور بآنچه گفتند، و فرقه سوم اهل سنّت‌اند که گفتند: حروف هر جای که هست علی الاطلاق نامخلوقست بی آنک در آن تفصیل آرند یا تمییز کنند، و دلیل بر قول اهل سنة از قرآن آنست که میگوید آن را که آفریند کُنْ فَیَکُونُ اگر این کاف و نون مخلوقست پس کافی و نونی دیگر باید تا این «کن» با آن دو حرف بآفریند. و اگر آن دو حرف نیز مخلوقست پس دو حرف دیگر باید خلق آن را، و این هرگز به نرسد معلوم شد که حرف باصل نه مخلوقست. و از جهت سنّة امیر المؤمنین علی ع گفت مصطفی را پرسیدم از ابجد هوّز حطّی، فقال «یا علی ویل لعالم لا یعرف تفسیر ابی جاد: الالف من اللَّه و الباء من البارئ و الجیم من الجلیل»
عارف از اسمها علی الاطلاق بهره یابد بقدر استحقاق
و بالاترین چیزی که باعث امیدواری بندگان است، آن است که خداوند عالم خیر محض است و هیچ شری در او نیست، و فیاض علی الاطلاق و بخشنده مطلق، خلق را آفرید تا بر ایشان جود و احسان کند، و فضل و کرم خود را ظاهر سازد پس البته کسانی که به وحدانیت او قایل و تصدیق پیغمبر او را نموده اند بر ایشان رحم خواهد کرد و ایشان را در عذاب دائمی او نخواهد گذاشت.
آنکه رزاق علی الاطلاق سبغت نعمه و سبقت رحمه. ذات اشرف؛
ای کریم بحق علی الاطلاق بحق آنکه داد این سه طلاق
اندر آن شب هر کرا یک جرعه زان می‌شد نصیب تا قیامت در جهان رند علی الاطلاق بود
کآنک یارش بود علی الاطلاق در خور جامه و زر و دیباست
هست دیوانه‌ای علی الاطلاق هر که زین قصه غافل افتادست