علاج پذیر

معنی کلمه علاج پذیر در لغت نامه دهخدا

علاج پذیر. [ ع ِ پ َ ] ( نف مرکب )قابل مداوا. درمان پذیر و چاره پذیر. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه علاج پذیر در فرهنگ عمید

درمان پذیر، چاره پذیر.

معنی کلمه علاج پذیر در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - قابل مداوا درمان پذیر مقابل علاج ناپذیر . ۲ - چاره پذیر .

جملاتی از کاربرد کلمه علاج پذیر

درجه چهارم آن که از این همه فخر کند به فساد و پندارد که کاری است چون کسانی که لاف زنند که ما چندین کس بکشتیم و چندین شراب بخوردیم این علاج پذیر نباشد، مگر سعادتی سماوی اندر رسد که آدمی اندر آن راه نبرد.