عظیم الجثه

معنی کلمه عظیم الجثه در لغت نامه دهخدا

عظیم الجثه. [ ع َ مُل ْ ج ُث ْ ث َ ] ( ع ص مرکب ) تنومند. کلان. گنده. درشت اندام. ( فرهنگ فارسی معین ): حیوانات عظیم الجثه دوره ماقبل تاریخ.

معنی کلمه عظیم الجثه در فرهنگ عمید

درشت اندام، تنومند.

معنی کلمه عظیم الجثه در فرهنگ فارسی

تنومند کلان گنده درشت اندام : حیوانات عظیم الجثه دوره ما قبل تاریخ .
تنومند کلان

جملاتی از کاربرد کلمه عظیم الجثه

اجداد ما نقش این گاو وحشی را بر دیواره‌ی غارها حک کرده‌اند. این گاوهای اولیه عظیم الجثه بودند و شاخ‌های بسیار خطرناکی داشتند که شکارچیان را وحشت‌زده می‌کرد.
در این گونه برج‌های استوانه‌ای، بخش پایینی برج از جنس بتن ساخته می‌شود و در بالای آن، یک برج استوانه‌ای فولادی قرار داده می‌شود. برتری این گونه برج‌های ترکیبی این است که مشکلات مربوط به حمل و نقل برج‌های استوانه فولادی عظیم الجثه را ندارند و در محل نصب می‌توان آن‌ها را روی هم سوار کرد.