عصیان گر

معنی کلمه عصیان گر در لغت نامه دهخدا

عصیان گر. [ ع ِص ْ گ َ ] ( ص مرکب ) یاغی. گردنکش. سرکش. عاصی. || گناهکار. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه عصیان گر در فرهنگ عمید

۱. = عاصی
۲. گناهکار.

معنی کلمه عصیان گر در فرهنگ فارسی

یاغی گردنکش

جملاتی از کاربرد کلمه عصیان گر

اهل عصیان گر تو را روز جزا حامی کنند قهر سبحانی کند تیغ جزا را در نیام
چون غبار آلود دشت کربلا گردیده است گرد عصیان گر ز دامانش بیفشانی رواست