عراق عجم. [ ع ِ ق ِ ع َ ج َ ] ( اِخ ) ایالت جبال را در قرون وسطی غالب اوقات عراق عجم نامیده اند تا با عراق عرب اشتباه نشود. ایالات جبال ( عراق عجم ) شهرهای بزرگی داشت از قبیل کرمانشاه ، همدان و در شمال خاوری آن ری و در جنوب خاوری اصفهان بود. از جمله رودهای این ایالات رود کارون است. نواحی چهارگانه آن عبارت از قرمیسن یا کرمانشاهان ، همدان و ری و اصفهان بود. سرزمینی است کوهستانی ، پهناور که یونانیان آن را مدیا گفته اند و از باختر به جلگه های بین النهرین و از خاور به کویر بزرگ محدود است و بنام ایالت جبال معروف بوده است. از زمان سلجوقیان این نواحی را عراق عجم گفته اند که با عراق عرب که قسمت سفلای بین النهرین است اشتباه نشود بدان جهت که در نیمه دوم قرن پنجم سلجوقیان بر تمام مغرب ایران تسلط یافتند و همدان را پایتخت خود قرار دادند و استیلای آنها تا بین النهرین گسترش یافت و از مقر خلافت لقب سلطان العراقین به آنها اعطا شد و از آن مستفاد میشود که مقصود از عراق دومی ایالت جبال است که مقر حکومت سلجوقی بوده است و پس از حمله مغول اسم جبال بر این ناحیه دیگر استعمال نشد و چنانکه اشاره شد مهمترین مناطق عراق عجم کرمانشاه که عرب آن را قرمیسن نامیده اند بود و اصفهان و همدان. رجوع به کرمانشاهان و اصفهان و همدان و جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقیه ص 162 تا 200 شود. حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب آرد: باب دوم در ذکر ولایت عراق عجم و آن نه تومان است و در او چهل پاره شهر است و اکثر بلادش هوای معتدل دارد. و بعضی به گرمی و بعضی به سردی مایل است. حدودش ولایات آذربایجان و کردستان و خوزستان و فارس و مفاغزه و قومس و به جیلانات پیوسته است. و طولش از سفیدرود تا یزد صد و شصت فرسنگ است ، و عرض از جیلانات تا خوزستان صد فرسنگ در گذشته... بلاد عراق عجم را چهارشهر معتبر بوده است... و سپس بطور تفصیل به ذکر اوضاع مالیاتی و درآمد و خراج شهرهای مهم عراق عجم پرداخته و هر یک را با ذکر ارقام خاص بیان داشته است. فرید وجدی گوید: عراق عجم عبارت از ولایتی است در وسط بلاد عجم به مساحت 357/000 کیلومتر مربع و آن قلب بلاد فرس است و شامل شهرهائی مانند همدان ،اصفهان و غیره میشود.
معنی کلمه عراق عجم در فرهنگ فارسی
ناحیه ایست در مرکز ایران شامل ایالات و ولایات مرکزی واقع بین اصفهان و همدان و تهران ( سازمان صفوی ۲٠۱ ) و مشتمل بر شهرهای ذیل کرمانشاهان همدان ملایر اراک ( سلطان آباد ) گلپایگان و اصفهان مقابل عراق عرب . توضیح اصطلاح عراق عجم در تقسیمات کشوری ایران تا انقلاب مشروطیت معمول بود و پس از آن نیز در نقشه های جغرافیایی و تقسیمات کشوری باز مورد توجه بود ولی پس از تقسیم کشور به استانهای مختلف اصطلاح مذکور متروک گردید . ایالت جبال را در قرون وسطی غالب اوقات عراق عجم نامیده اند تا با عراق عرب اشتباه نشود ایالات جبال شهرهای بزرگی داشت از قبیل کرمانشاه همدان و در شمال خاوری آن ری و در جنوب خاوری اصفهان بود
معنی کلمه عراق عجم در دانشنامه آزاد فارسی
عراقِ عَجَم ۱. در اصطلاح جغرافیای تاریخی: نامی که جغرافی دانان اسلامی قرن ۶ق جایگزین نام جَبَل یا بلادالجبل کردند تا محدودۀ جغرافیایی میان دشت های بین النهرین تا کویر مرکزی ایران را مشخص سازند و آن را از عراق عرب متمایز کنند. در دوران باستان این منطقه تقریباً همان سرزمین ماد بود. در دوران اسلامی شامل همدان، اصفهان، قم، کاشان و ری می شد. ۲. در تقسیمات جغرافیایی کشور: تا پیش از ۱۳۱۶ش، نام ولایتی بودکمابیش مطابق با شهرستان های اراک و تفرش امروزی و حاکم نشین آن شهرِ سلطان آباد بود. به موجب قانون تقسیمات کشوری ۱۳۱۶ش، نام حاکم نشین مزبور به اراک مبدّل شد.
معنی کلمه عراق عجم در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عراق عجم، مقابل عراق عرب می باشد. در بحث زمین های مفتوح عنوه نیز از عراق عجم نام برده شده است. محل اطلاق عنوان یاد شده عنوان یاد شده بر نواحی مرکزی ایران اطلاق می شد و گستره آن شهرهای کرمانشاه ، همدان ، ری و اصفهان را دربر می گرفت. [ویکی شیعه] عِراق عَجَم در مقابل عراق عرب، عنوانی تاریخی برای نواحی مرکزی ایران بوده است. در مباحث فقهی نیز زمین های مفتوح العنوة را عراق عجم می گفتند که گسترۀ آن شهرهای کرمانشاه، همدان، ری و اصفهان را در برمی گرفت. یاقوت حموی در کتاب خود حدود عراق عجم را همان مناطق مرکزی ایران دانسته و معتقد است این واژه بعد از سلجوقیان بر زبان ها افتاده است و این مناطق در پنج سده آغازین هجرت به نام الجبال مشهور بوده است.
جملاتی از کاربرد کلمه عراق عجم
بود عراقی ز عراق عجم ساز عراقش عرق این نواست
ره عراق عرب، گیرم از عراق عجم روم ازین ده ویران، به خطّهای آباد
شاهرخ پس از تسخیر مازندران در ۸۰۹ ه.ق، ماوراءالنهر و مغولستان را در ۸۱۱ ه.ق، بلخ و تخارستان را در ۸۱۲ ه.ق و خوارزم را در ۸۱۵ تحت فرمانروایی خود درآورد. در ۸۱۷ ه.ق عراق عجم و فارس را از اسکندر گرفت و همانند تیمور حکومت این نواحی را میان پسران و نوههایش تقسیم کرد. در این مدت بسیاری از مدعیان حکومت از بین رفتند: عمر میرزا در ۸۰۹ ه.ق به دست برادرش ابابکر کشته شد و ابابکر را ایدکو (والی کرمان) کشت. میرانشاه در ۸۱۰ ه.ق به دست قرایوسف ترکمان و پیرمحمد جهانگیر در ۸۱۱ ه.ق به دست وزیرش پیرعلی تاز به قتل رسیدند، خلیل سلطان هم در ۸۱۴ ه.ق به مرگ طبیعی درگذشت.
دوران بعدی رشد و توجه به کرمانشاه در دوران قاجاریه بود که مورد توجه دوباره حکومت از لحاظ سیاسی و اجتماعی بود. در سال ۱۸۰۶ میلادی محمدعلی میرزا دولتشاه قاجار به حکومت کرمانشاهان منصوب و از خاندان کُرد زنگنه سلب حاکمیت شد. در این دوران بافت تاریخی شهر کرمانشاه شکل کنونی خود را پیدا میکند. پس از درگذشت محمدعلی میرزا دولتشاه فرزندش محمدحسین میرزا حشمتالدوله در سال ۱۲۳۷ هـ. ق به حکومت غرب و عراق عرب و عراق عجم از جمله کرمانشاهان منصوب شد.
امیر نظامالدین حاجی قنبر جهانشاهی یکی از حاکمان یزد در سده نهم قمری بود که پس از پیروزی جهانشاه قراقویونلو و تصرف آذربایجان، بغداد و نواحی عراق عجم در سال ۸۶۱ قمری به حکومت یزد رسید.
پس از صدور فرمان مشروطه و اهتزاز علم مشروطیت بر فراز کاخ گلستان، در اراک انجمن ولایتی تأسیس شد. ریاست این انجمن که ارگان حکومت مشروطه در عراق عجم محسوب میشد، با آقانورالدین عراقی بود. وی به همراه دیگر روحانیون مشروطهخواه اراک به نامهای حاجمیرزامحمدعلیخان مجتهد، حاجملاعلی، حاجابوالقاسم کاشانی، در این انجمن به امور مربوط به حکومت مشروطه در عراق عجم رسیدگی میکرد.
ایلام از دیرباز جایگاه شهرنشینی و گهواره فرهنگی ایرانیان بودهاست. در دوره ساسانی بخشی از سرزمین «پهله» یا «پهلو» شمرده میشده و تازیان آن را «جبال» مینامیدهاند. از سدهٔ چهارم تا میانههای ششم قمری، این منطقه بخشی از عراق عجم بود. ایلام در دوران جنگ ایران و عراق بشدت آسیب دید.
ارگ حکومتی اراک یکی از بناهای تاریخی شهر اراک است که در سال ۱۲۳۱ هجری قمری ساخته شد. ارگ حکومتی در اصل مرکز حکومتی شهر نهادهای حکومتی و محل سکونت حاکم و دیوانیان شهر بود. ناصرالدین شاه در سفر خود به عراق عجم که در سال ۱۳۰۹ انجام گرفت، در این ارگ سکنی گزید و در کتاب سفرنامه خود به توصیف این بنا پرداخته است که از طبقه فوقانی آن قادر بوده است شهر را برانداز کند.[نیازمند منبع]
میرانشاه و پسرش میرزا ابابکر در دیاربکر و عراق عرب حکومت داشتند. محمدعمر، پسر دیگر میرانشاه، حاکم آذربایجان و عراق عجم بود. پیرمحمد و رستم و اسکندر (پسران عمرشیخ)، به ترتیب فارس، اصفهان و همدان را تحت فرمان داشتند. هریک از آنان میکوشیدند تا با کمک امیران و لشکریان، هرچه زودتر سمرقند، تختگاه تیمور را فتح کنند.
القاسب میرزا پس از مدت کوتاهی اقامت در استانبول در سال ۹۲۸ خ./۹۵۶ ق. با انبوهی از لشکریان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیمان یکم قانونی رهسپار ایران شد و ابتدا به مرند تاختند. اما پس از آنکه سپاهیان ایرانی تلفات سختی بر عثمانیها وارد کردند، سلطان سلیمان تصمیم گرفت که القاس میرزا و اولمه تکلو (حاکم تبریز که به عثمانیها پناهنده شدهبود) را هر کدام به یک سو بفرستد تا خود با خیال آسوده بتواند از ایران بیرون رود؛ بنابراین، القاسب میرزا را بهسوی عراق عجم (مناطق مرکزی ایران) فرستاد.