عداب. [ ع َ ] ( ع اِ ) ریگ تنگ گسترده برابر یا طرف تنک از ریگ که بزمین درشت و هموار رسیده باشد. واحد و جمعدر وی یکسان است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). ما استرق من الرمل. ( اقرب الموارد ). و قیل جانبه الذی یرق و یلی الجدد من الارض. ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه عداب در فرهنگ فارسی
ریگ تنگ گسترده برابر یا طرف تنگ از ریگ که بزمین درشت و هموار رسیده باشد واحد و جمع در وی یکسان است
جملاتی از کاربرد کلمه عداب
ز دست هر دو دل محتشم شکاف شکاف گهی به تیغ عداب و گهی به خنجر کین