عجمیان

معنی کلمه عجمیان در لغت نامه دهخدا

عجمیان. [ ع َ ج َ ] ( اِ مرکب ) ج ِ عجمی : صد سوار را از عجمیان خویش راست کرد و صد غلام ترک ، و معتمدی را از آن قاضی. ( فارسنامه ابن البلخی ص 119 ).

معنی کلمه عجمیان در فرهنگ فارسی

جمع عجمی صد سوار را از عجمیان خویش راست کرد و صد غلام ترک و معتمدیر از آن قاضی

جملاتی از کاربرد کلمه عجمیان

و اگر جمعی لغت عرب ندانند و دقایق علم و ادب نشناسند این ورق را فراز کنم و بلغت عجمیان آغاز.
او به همراه دو همکلاسی خود، آرین فرزام نیا و امین مهدی شکراللهی که هر سه ۱۷ ساله‌اند در مراسم اعتراضی چهلم حدیث نجفی شرکت کرده بودند اما پس مدتی بدون اطلاع خانواده‌هایشان آنها را در مدرسه دستگیر کردند. نزدیک به یک هفته هر سه خانواده از آنان اطلاعی نداشتند و به آنان گفته می‌شد که پرونده‌شان سنگین است. در جریان دادگاه او همراه با ۱۵ نفر دیگر از معترضان متهم هستند که در کشته شدن یک بسیجی به نام روح‌الله عجمیان نقش داشته‌اند. برای هر سه آن‌ها جکم افساد فی الارض صادر شده‌است و اکنون در زندان کچوئی کرج بازداشت‌اند.