عجری

معنی کلمه عجری در لغت نامه دهخدا

عجری. [ ع ُ ری ی ] ( ع ص ) دروغگوی. ( منتهی الارب ). کذب. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) بلا و سختی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه عجری

در زمان سلطان محمد خدابنده در جنگ میان قزلباش‌ها و سپاهیان امپراتوری عثمانی در کنار رود فهوسفنج، عثمانی‌ها شکست خوردند و عقب‌نشینی کردند. شاه عباس یکم که در سال ۹۹۸ هجری بر اثر صلح با عثمانی، قسمت‌هایی از آذربایجان و شیروان و بنادر دریای خزر و کردستان و لرستان (متصرفات عثمانی‌ها در فاصلهٔ سال‌های ۹۸۵ و ۹۹۸ هجری) را به آن دولت واگذار کرده بود، در سال ۱۰۱۲ عجری برای بازپس‌گیری آذربایجان از عثمانی‌ها، پیش از ورود به تبریز و پس از اقامت در کاروانسرای شبلی، وارد فهوسفنج شد. در سال ۱۰۲۷ هجری، قوای عثمانی به سرداری خلیل پاشا، شهر تبریز و در پی آن قریهٔ فهوسفنج را تسخیر نمودند.