[ویکی الکتاب] معنی عَجِبُواْ: تعجب کردند ریشه کلمه: عجب (۲۷ بار) شگفت. آن حالتی است که از بزرگ شمردن یا انکار چیزی بر شخصی عارض میشود. راغب گفته حالتی است که از جهل بعلت شیء عارض میشود لذا بعضی حکما گفتهاند: تعجّب آن است که علتش غیر معلوم باشد و لذا گفته شده که تعجّب بر خداوند صحیح نیست زیرا او علّام غیوب است. بلکه تو از انکار آنها تعجّب کردی و آنها از روی بیاعتنائی یا عدم علم تو را مسخره میکنند. .
جملاتی از کاربرد کلمه عجبوا
«أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَبَؤُا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ» مفسران را درین آیت دو قول است: یک قول آنست که این هم از کلام موسی (ع) است با قوم خود، و قول دیگر آنست که این خطاب با محمد است (ص) و با امت وی یقول الم تسمعوا خبر الذین من قبلکم قوم نوح و عاد و ثمود، «وَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ» من الامم السّالفه، «لا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ» ای لا یحصی کثرتهم الّا اللَّه. هذا دلیل علی اشتباه الانساب علی النسّاب و لهذا روی عن عبد اللَّه انّه قرأ هذه الآیة ثمّ قال کذب النسّابون. و عن ابن عباس قال: بین عدنان و اسماعیل ثلاثون ابا لا یعرفون، «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ» بالمعجزات التی ثبتت بها نبوّتهم و وجبت اجابتهم ثمّ لم یؤمنوا و هو قوله «فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْواهِهِمْ» و فیه قولان: احدهما انّ الضمیرین یعودان الی الکفرة، ای ردّ القوم ایدیهم فی افواههم، ای علی افواههم غیظا علیهم کقوله: «عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ» و هو قول ابن مسعود. قال ابن عباس عجبوا من کلام اللَّه فوضعوا ایدیهم علی افواههم متفکرین فیه، و قال بعضهم اشاروا الیه بالسّکوت و وضعوا اناملهم علی شفاههم و قد طبّقوها. و القول الآخر انّ الضمیر الثانی یعود الی الانبیاء ای ردّ القوم ایدیهم فی افواه الرسل کی لا یتکلّموا بما ارسلوا به و هو قول الحسن و الفرّاء و اشار الفرّاء بظهر کفّه الی من یخاطبه میگوید دستهای خود بدهنهای پیغامبران باز نهادند گفتند مگویید یعنی که نپذیرفتند پیغام و ایشان را دروغ زن گرفتند همچون کسی که دست بدهن کسی باز نهد و گوید خاموش، «وَ قالُوا إِنَّا کَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ» فی هذا الکلام ایجاز فانّ القوم لم یکونوا معترفین برسالة ربّهم و المعنی انّا کفرنا بما تدّعون انّکم ارسلتم به، و له فی القرآن نظایر و من ابینها قول قوم صالح فی سورة الاعراف، «وَ إِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا» انتم، «إِلَیْهِ مُرِیبٍ» موقع فی الرّیبة، اراب اتی بالرّیبة، اتی بالتّهمة.