عبدالوهاب

معنی کلمه عبدالوهاب در لغت نامه دهخدا

عبدالوهاب. [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالوهاب الخزرجی الزنجانی. از علمای عربیت است. او راست : تصریف العزی در صرف. الهادی در نحو. معیار النظار فی علوم الاشعار. وی به سال 655 هَ. ق. به بغداد درگذشت.
عبدالوهاب. [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] ( اِخ ) ابن ابراهیم الامام. از بنی عباس است. به سال 140 هَ. ق. عم وی منصور او را با هفتاد هزار تن به مکه فرستاد و حسن بن قحطبه را همراه او کرد. مردم روم از ایشان ترسیدند وآنان ملیطه را که بدست فرنگیان ویران شده بود آباد کردند. وی به سال 151 - 152 هَ. ق. به غزاء صائفه پرداخت و در 157 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالوهاب. [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] ( اِخ ) ابن احمدبن سحنون معروف به ابی سحنون. طبیبی است و او را ادب و شعری است. وی خطیب یثرب و طبیب بیمارستان جبل بود. به سال 619 هَ. ق. متولد شد و در 694 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالوهاب. [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] ( اِخ ) ابن احمدبن علی الحنفی الشعرانی ، مکنی به ابومحمد. از علماء متصوف است. به سال 899 هَ. ق. در قلقشنده مصر متولد شد و به سال 973 هَ. ق. به قاهره درگذشت و حنفی نسب اوست به محمدبن حنفیه و شعرانی نسب اوست به قریه ای که در آن متولد شده است. از کتب او است : الدار المنثورة فی زبد العلوم المشهورة. لواقح الانوار فی طبقات الاخیار. مختصر تذکرة القرطبی. الیواقیت و الجواهر فی بیان عقاید الاکابر. المیزان. المیزان الکبری. مشارق الانوار. ادب القضاة. لطائف المنن. البدر المنیر در حدیث. مختصر الفتوحات. البحر المورود فی المواثیق و العهود. کشف الغمه عن جمیع الامة. المنهج المبین فی ادلة المجتهدین. تنبیه المغترین فی آداب الدین منح المنة و جز آن. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالوهاب. [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] ( اِخ ) ابن احمدبن وهبان الدمشقی. فقیهی حنفی و در ادب ماهر بود. ولایت قضاء حماة یافت. از کتب اوست : قیدالشرائد که منظومه ای است در هزار بیت متضمن مسائل غریب در فقه و شرح آن منظومه در دو مجلد.وی به سال 768 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالوهاب. [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] ( اِخ ) ابن داودبن طاهر. سلطان یمن بوده. به سال 883 هَ. ق. به امارت رسید. وی مردی بردبار و صاحب رأی بود او را در یمن آثاری است. وی به سال 866 هَ. ق. متولد شد و به سال 894 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

معنی کلمه عبدالوهاب در فرهنگ فارسی

قزوینی دانشمند ایرانی ( ف. ۱۳٠۶ ه.ق . ). وی در مدرسه دوستعلی خان معیرالممالک در تهران بتکمیل تحصیلات دنی و ادبی پرداخت و در آن مدرسه با شمس العلمائ عبدالرب آبادی دوست صمیم بود و پس از تاسیس اداره دارالتالیف در حدود ۱۲۹۴ ه.ق . تحت نظارت اعتضاد السلطنه جزو مولفان چهارگانه نامه دانشوران در آمد و تا پایان عمر همکاری و دوستی وی و شمس العلمائ بر قرار بود . او پدر علامه محمد قزوینی است .
ابن محمد الازدی معروف بالمثقال شاعری هجا گوی و لاابالی بود و در اشعار او رقتی است و او را اخباری است و در حدود سال ۵٠۵ قمری درگذشت

معنی کلمه عبدالوهاب در فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالوهاب (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdolvahhāb) (فارسی: عبدالوهاب) (انگلیسی: abdolvahhab)
معنی: بنده پروردگار بخشنده، بنده ی خدای بسیار بخشنده، ( اَعلام ) ) عبدالوهاب البیاتی [، میلادی] شاعر، ادیب و نویسنده ی عراقی و مشهورترین شاعر معاصر عرب، از پیشگامان شعر امروز به شمار می رود، در رشته ی زبان و ادبیات عرب تحصیل کرد سپس به نویسندگی و تدریس پرداخت ولی به خاطر فعالیتهای سیاسی از کار اخراج و بازداشت شد، از آن پس تمام عمرش در سفر به کشورهای مختلف گذشت، مدتی در دانشگاه مسکو به تدریس در انستیتوی ملل آسیا و پژوهش پرداخت، شاعر و مبارزی آزاده بود که علاوه بر تبعید و آوارگی دائم، دو بار از او سلب تابعیت شد، ابتدا سبک واقع گرایان سوسیالیستی داشت سپس مشرب اومانیسم و عرفان را برگزید، اشعار او به زبان های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی و اسپانیایی ترجمه شده است، شاید شعر هیچ شاعر معاصر عربی به اندازه ی او مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته است، از آثار اوست: فرشتگان و شیطان ها، ابریق های شکسته، افتخار کودکان و زیتون راست، و ماه شیراز، ) عبدالوهاب شعرانی[، قمری] صوفی، فقیه و محدث، در طریقت پیرو شاذلیه ( فرقه ای از صوفیه، منسوب به تاج الدین شاذلی ) بود و خودش طریقت شعراویه را به وجود آورد، از آثار اوست: الیواقیت والجواهر والمیزان الشعرانیه، ) عبدالوهاب قزوینی [قرن و قمری] عالم ایرانی، در مدرسه ی دوست علی خان معیرالممالک تهران تحصیلات دینی و ادبی اش را به پایان برد، پس از تأسیس دارالتألیف در حدود سال قمری تحت نظارت اعتضادالسلطنه جزء مؤلفان چهارگانه ی نامه ی دانشوران درآمد، پدر علامه محمد قزوینی است

معنی کلمه عبدالوهاب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبدالوهاب (ابهام زدایی). عبدالوهاب ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • عبدالوهاب برغانی، میرزا عبدالوهاب بن محمدصالح برغانی از آل برغانی و از علمای شیعه• عبدالوهاب خان بدر، میرزا عبدالوهاب خان شیرازی (نایب الوزاره ـ نصیرالدوله ـ آصف الدوله) از رجال فاضل و باسواد و سیاسی ایران در دوره قاجار• عبدالوهاب خلاف، فقیه حنفی و حقوق دان نوگرای مصری در قرن چهاردهم• عبدالوهاب شعرانی، عبد الوهاب بن احمد بن علی حنفی شعرانی، مکنی به ابومحمد از علمای متصوفه• عبدالوهاب مجتهد رشتی، از علمای مشروطه خواه و ضد استبداد ایران در قرن چهاردهم هجری• عبدالوهاب قزوینی، از بزگترین علما و فقهای مجاهد برجسته ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری• سید عبدالوهاب طالقانی، از علمای معاصر شیعه• سیدعبدالوهاب صالح، از علمای مبارز مشروطه خواه ایران در قرن چهاردهم هجری
...

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالوهاب

قاضی طباطبایی در ۳۰ مهر ۱۲۹۳ در تبریز و در خانواده ای از خاندان عبدالوهاب تبریزی متولد شد.[نیازمند منبع] سرسلسله خاندان قاضی، میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی (درگذشت ۱۲۲۰ یا ۱۲۲۲ قمری) است و نسب سید علی قاضی و سید محمدحسین طباطبایی و برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی نیز به او می‌رسد. تحصیلات مقدماتی را زیرنظر میرزا محمدحسین و میرزا اسدالله گذراند و تحصیلات تکمیلی را از ۱۳۵۹ قمری در قم آغاز کرد و از سال ۱۳۶۹ قمری به نجف رفت.
بشر حافی را بعه خواب دیدند. وی را گفتند که ابونصر تمار و عبدالوهاب وراق را کار چگونه است؟ گفت، «این ساعت ایشان را در بهشت بگذاشتم. طعام بهشت همی خوردند». گفتند، «و تو چه؟» گفت، «خدای تعالی دانست که مرا به طعام و شاب بهشت رغبتی نیست. مرا دیدار خویش بداد». و علی بن الموفق می گوید که بهشت را به خواب دیدم و خلق طعام بسیار همی خوردند و فریشتگان از همه طیّبات طعام در دهان ایشان می نهادند. و یکی را دیدم در پیش حظیره القدس چشم از سر بیفتاده و مبهوت می نگرید. رضوان را گفتم که این چیست؟ گفت، «معروف کرخی است که عبادت وی نه از بیم دوزخ کرد و نه به امید بهشت کرد. وی را نظر مباح کرده است».
اسماعیل خان و عبدالوهاب عرفان از شخصیت‌های سابق جهادی به عنوان معاونان اول و دوم عبدالرب رسول سیاف برگزیده شدند.
انیسه وهاب در سال ۱۹۵۷ در محله شش درک شهر کابل در یک خانواده طبقه متوسط چشم به جهان گشود. او فرزند عبدالوهاب پوپل نواسهٔ (نبیرهٔ) برگیت عبدالغیاث پوپل بود. مادرش از نورستان و پدرش از کابل بود. انیسه دو خواهر و دو برادر داشت.
شیخ الاسلام گفت، که ابن باکوی گفت، که عبدالوهاب بن احمد الاباری گفت بکوفه که از شبلی شنیدم که گفت: شهدت ارباب التوحید من اصحابنا ستة النفس. الجنید و رویم والجریری و ابن عطا، و ابن مسروق و الکتانی٭ مروا علی بیتی و لم اعطهم من التوحید ذرة.
محمد بن عبدالوهاب یکی از متفکرین جنبش احیای اسلام محسوب می‌شود. وی در جوانی در مدینه، تحت تأثیر آموزه‌های معلمانش محمد حیات بن ابراهیم السندی و عبدالله بن ابراهیم بن سیف بود.
۶. دوراندیشی و وادار کردن شاه‌اسماعیل صفوی برای مذاکره با سلطان‌سلیم بعد از جنگ چالدران و انتخاب شدن برای این امر خطیر به وسیله شاه‌اسماعیل و گرامی‌داشت وی به وسیله سلطان‌سلیم در ابتدای ورود به دربار و زندانی شدن به وسیلهٔ سلطان‌سلیم پس از دریافت گزارش‌هایی مبنی بر نقش امیر عبدالوهاب در استقامت مردم تبریز و عدم اعتنای وی به نامه سلطان‌سلیم و درگذشت در زندان وی.