عبدالغفور

معنی کلمه عبدالغفور در لغت نامه دهخدا

عبدالغفور. [ ع َ دُل ْ غ َ ] ( اِخ ) ابن لقمان بن محمدالکردری. از ائمه حنفی و از مردم کردر ( از دهات خوارزم ) بود. وی قضاوت حلب یافت و به سال 562 هَ. ق. به حلب درگذشت. از تألیفات اوست : اصول الفقه. شرح التجرید. شرح الجامع الصغیر. شرح الجامع الکبیر. حیرة الفقهاء. ( از الاعلام زرکلی ).

معنی کلمه عبدالغفور در فرهنگ فارسی

صوفی و دانشمند (ف. هرات ۹۱۲ ه.ق ). وی از شاگردان و مریدان جامی بود و حاشیه ای بر نفحات الانس او نوشته . قبر وی در جوار قبر استادش در خیابان هرات است .
ابن لقمان بن محمد الکردری از ائمه حنفی و از مردم کرد بود وی قضاوت حلب یافت و بسال ۵۶۲ قمری بحلب درگذشت از تالیفات او است : اصول الفقه سرح التجرید شرح الجامع الصغیر شرح الجامع کبیر حیره الفقهائ

معنی کلمه عبدالغفور در فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالغفور (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdolqafar) (فارسی: عبدالغفور) (انگلیسی: abdolghafar)
معنی: بنده خداوند آمرزنده، بنده ی خدای آمرزنده، عبدالغفار

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالغفور

مهین کره ی میر عبدالغفور یقین است کز زمره ی ناس نیست
این باشگاه بازیکنان برجسته زیادی ساخت که چهار نفر از آنها به عنوان اعضای تیم ملی فوتبال افغانستان در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۴۸ کردند. آن بازیکنان عبارت بودند از وحید ایتیمادی، عبدالاحد خروت، عبدالغفور عصار و عبدالغنی عصار.
بود عبدالغفور اندر مکارم به غفران جنایات و جرائم
شیخ عبدالغفور تبریزی نه مسلمان نه قوم زردشت است