عبدالحمید

معنی کلمه عبدالحمید در لغت نامه دهخدا

عبدالحمید. [ ع َ دُل ْح َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن خلیل از آل ابوهیف بود به سال 1305 هَ. ق. در اسکندریه متولد شد، و بدانجا به تحصیل پرداخت ، سپس به مدرسه حقوق اسکندریه و دانشگاه تولوز رفت. وی به سال 1344 هَ. ق. درگذشت. او راست : المعرافعات المدنیه و التجاریه. النظام القضائی فی مصر و القانون الدولی الخاص. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن ابی الحدید.رجوع به ابن ابی الحدید و روضات الجنات ص 422 شود.
عبدالحمید.[ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عامربن عبدالبر... معروف به عبدالحمید بک. وی طبیب است و از خاندان عبدالبر در منوفیه مصر است به سال 1300 هَ. ق. متولد شد و درسال 1344 درگذشت. او راست : الطب الشرعی فی حصر مبادی. الطب الشرعی فی مصر و جز آن. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن زیدبن الخطاب ملقب به عدوی و مکنی به ابوعمر. وی از مردم مدینه و در حدیث ثقه بود عمربن عبدالعزیز او را ولایت کوفه داد و در حدود سال 115 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالعزیز ملقب به ابوخازم. قاضی شام و کوفه و کرخ و بغداد بود. از تألیفات اوست : ادب القاضی و الفرائض...وی به سال 292 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالعزیزبن عبداﷲبن عمرالخطاب العمری ملقب به ابوعبدالرحمان. وی شجاع بود و در مصر میزیست ، در عصر احمدبن طولون بود لشکری به جنگ وی فرستاد، عبدالحمید بر آنان غالب آمد و ابن طولون وی را به حال خود گذاشت سرانجام دو غلام سر او رابریدند و به نزد ابن طولون بردند. ابن طولون به خونخواهی عبدالحمید آن دو غلام را بکشت. قتل عبدالحمید به سال 259 هَ. ق. اتفاق افتاد. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالغنی بن احمد الرافعی. شاعر با استعداد بود. وی اسلوبهای قدیم و جدید را اصلاح کرد. در زمان حکومت عثمانی مناصبی احراز و دراوائل جنگ بین المللی اول به مدینه تبعیدش کردند. ازتألیفات اوست : ذکری یوبیل بلبل سوریه حاوی خطب و قصائد او. الافلاک الزبرجدیة و جز آن. وی به سال 1275 هَ. ق. متولد و در 1350 درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالحمید. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن عبدالمجید مولی قیس بن ثعلبه ملقب به ابوخطاب و مکنی به اخفش. رجوع به اخفش ابوالخطاب شود.

معنی کلمه عبدالحمید در فرهنگ فارسی

ابن یحیی بن سعد عامری کاتب مکنی به ابو غالب ادیب و از رجال بزرگ و نویسندگان شام ( مقت. ۱۳۲ ه.ق . ). وی مثل بلاغت است . رسایلش در حدود هزار ورق بود و بعضی از آنها بطبع رسیده . او نخستین کسی است که نامه ها را بدرازا کشید و تحمیدات را در فصلهای نامه معمول کرد. عبدالحمید از مقربان مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی شام و دایما همراه او بود و با وجود توصیه مروان مبنی بر ترک او و پیوستن بدشمنان وی ازین کار خود داری کرد و با او بود و هم با وی در بو صیر ( مصر ) بقتل رسید .
زهراوی از زعمای نهضت سیاسی سوریه است بسال ۱۲۷۲ ه ق در حمص متولد شد هنگامیکه حکومت عثمانی با رژیم استبدادی اداره می شد با سلطان عبدالحمید بمخالفت برخاست و روزنامه ای بنام المنبر انتشار داد که آنرا با ژلاتین چاپ میکرد و محرمانه منتشر میساخت حکومت عثمانی او را بدمشق تبعید کرد و در آنجا برای جریده المقطم مصر مقاله مینوشت ناظم پاشا والی دمشق مطلع شد و او را تحت الحفظ باستانه فرستاد سپس بوساطت ابوالهدی صیادی به حمص بازگشت و تا اعلام مشروطیت عثمانی بسال ۱۳۲۷ ه بدانجا ماند و سپس بسوریا و از آنجا به آستانه رفت و جریده هفتگی الحضاره را منتشر کرد در جنگ بین المللی اول دستگیر شد و در دیوان عالی کشور محاکمه و محکوم باعدام گردید از تالیفات او است رساله فی الفقه و التصوف و کتاب خدیجه ام المومنین

معنی کلمه عبدالحمید در فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالحمید (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdolhamid) (فارسی: عبدالحمید) (انگلیسی: abdolhamid)
معنی: بنده، پروردگار، ستوده، بنده ی خدای ستوده، ( اَعلام ) نام دو تن از شاهان عثمانی، ) عبدالحمید اول: سلطان عثمانی [، قمری] که علیرغم انعقاد پیمان صلح با روسیه، نتوانست مانع زیاده طلبی آن شود و بار دگر جنگ آغاز شد، ) عبدالحمید دوم: سلطان عثمانی [، قمری]، که به یاری ترکهای جوان بر سرکار آمد و نظام پارلمانی را پذیرفت ولی سال بعد آن را تعطیل کرد، در جنگ با روسها شکست خورد، امپراتوری عثمانی تجزیه شد و بخشهای زیادی از آن استقلال یافت، کشتار ارمنیان [، قمری] در زمان او صورت گرفت، بر اثر انقلاب برکنار شد، بنده پروردگار ستایش شده، نام دو نفر از پادشاهان عثمانی

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالحمید

یوم تایید الامام المصطفی عبدالحمید آیه الرحمن کهف الخلق سالار الجنود
امیر عبدالحمید (عربی: أمير عبد الحميد؛ زادهٔ ۲۴ آوریل ۱۹۷۹) یک ورزشکار اهل مصر است.
حسین رونقی در شش فروردین ۱۴۰۳، در سفر به زاهدان در مسجد جامع مکی زاهدان با مولوی عبدالحمید دیدار و گفتگو کرد. بر پایه این گزارش، حسین رونقی افطار را مهمان مولوی عبدالحمید و مسجد مکی بوده است. حال‌وش در عین حال از احضار و تهدید سه عضو مسجد مکی زاهدان، و سرقت موبایل و شکستن شیشه خودرو مسافران نوروزی از سوی مأموران امنیتی در خبر داد.
چون در زمان سلطان عبدالحمید دوم (۱۸۷۶–۱۹۰۹)، تمام امور در کاخ ییلدیز اداره می‌شد، باب عالی اهمیت چندانی نداشت و در دوران مشروطیت، قدرت باب عالی و ادارات تابعه آن محدود شد.
«امل گر بنهد بار آرزو پسر باشد عبدالحمید نام »
صدر همه عالم عبدالحمید آن به محل عالی و دولت سنی
به فرمان عبدالحمید دوم، در کاخ گلحانه (گلخانه) اولین فرمان برای اصلاحات در حکومت عثمانی صادر شد. فرمان یاد شده با نام فرمان حط شریف یا تنظیمات معروف است. طرح‌های گستردهٔ مد نظر تنظیمات و کمبود پزشکان ترک موجب شد که عده‌ای از پزشکان ارمنی، که در دانشگاه‌های معتبر اروپایی تحصیل کرده بودند، به استخدام ارتش عثمانی درآیند.
این باغ نخست به دستور محمدحسن خان سردار ایروانی حاکم وقت کرمان ساخته شد و بنای درون آن بعدها توسط عبدالحمید میرزا ناصرالدوله حاکم کرمان طی یازده سال حکمرانی وی (۱۲۹۸ ه‍.ق تا ۱۳۰۹ ه‍.ق) ساخته شد. با این همه، با مرگ وی ساخت بنای آن نیمه ساخته رها شد.[نیازمند منبع] گفته می‌شود وقتی خبر مرگ ناگهانی حاکم را به ماهان می‌برند، بنّایی که مشغول تکمیل سردر ساختمان بود تغار گچی را که در دست داشته محکم به دیوار کوبیده و کار را رها کرده و فرار نموده‌است. به همین علت جاهای خالی کاشی‌ها را بر سردر ورودی می‌توان دید.[نیازمند منبع] تاریخ بنای باغ ۱۲۷۶خورشیدی است.
بود عبدالحمید آنکس که محمود بود اخلاقش از خلاق ذیجود