عبایی
معنی کلمه عبایی در لغت نامه دهخدا

عبایی

معنی کلمه عبایی در لغت نامه دهخدا

عبایی. [ ع َ یی ی ] ( اِخ ) محمدبن یحیی العبایی سمرقندی ، مکنی به ابواحمد. وی از عبدالعزیزبن مرزبان روایت کند و علی بن ابراهیم بن نصرویه سمرقندی از وی روایت کند. ( از اللباب ج 2 ص 111 ).

معنی کلمه عبایی در فرهنگ فارسی

محمد بن یحیی العبایی سمرقندی مکنی بابو احمد وی از عبد العزیز بن مرزبان روایت کند و علی بن ابراهیم بن نصرویه سمرقندی از وی روایت کند

معنی کلمه عبایی در دانشنامه عمومی

عبایی ( نام علمی: Aspidistra ) نام یک سرده از زیرخانواده کوله خاسیان است. گیاهی است علفی، پایا و بومی شرق آسیا. تاکنون نزدیک به ۱۰۰ گونه از این گیاه شناسایی شده است. عبایی معمولی فراوان ترین گونه این گیاه است و در بیشتر نقاط جهان کاشته می شود.
عبایی معمولی تا حدود ۶۰ سانتی متر رشد می کند و ساقه زیرزمینی ( ریزوم ) دارد، اما ساقه هوایی ندارد. پربرگ است و برگهایش پهن، کشیده، نوک تیز، نازک و همیشه سبزند و با دمبرگی بلند از سطح خاک می رویند. گل عبایی زنگوله ای شکل است و از قاعده گیاه می شکفد. درونش قرمز تیره و بیرونش ممکن است به رنگهای نخودی، سفید و صورتی کم رنگ باشد. فصل شکوفایی گلها از اواخر زمستان تا اواسط بهار است.
عبایی را در فصل بهار با تقسیم ریزوم زیاد می کنند.
عبایی در خاکهایی با زهکش مناسب و مکانهای نیم سایه به خوبی رشد می کند. در برابر تغییرات آب و هوا، کم آبی، نور کم و آلودگی هوا مقاوم، اما در برابر یخبندان حساس است. عبایی را در آپارتمان و نیز فضای باز می توان نگهداری کرد.
معنی کلمه عبایی در فرهنگ فارسی

جملاتی از کاربرد کلمه عبایی

در قرن نوزدهم، مردان عادی ایل شلوارهای دمپا گشاد (تنبان)، پیرهن‌های بی یقه (قیناق)، عبایی بلند (ارخالق) که با شال محکمش می‌کردند و قبای نمدی گرم (کپنک) می‌پوشیدند. ایشان کلاه نمدی سیاه گردی (برک) نیز بر سر می‌گذاشتند. تفنگ، چاقو، خنجر، شمشیر و چماق نیز از مهم‌ترین قسمت‌های آراستگی مردان به‌شمار می‌آمد. در حالی که در شهرها خاصان قشقایی به ویژه عالی مقامان‌شان لباسی شبیه به خاصان قاجاری می‌پوشیدند: پیرهن بی یقه، عبای بلند و کلاه پوستی بلند و دواری که گاه سرش تخت بود.